معنی صداد

لغت نامه دهخدا

صداد

صداد. [ص ِ] (ع اِ) پرده و مانند آن. (منتهی الارب). ستر.

صداد. [ص ُدْ دا] (ع اِ) مار. (منتهی الارب) (قطر المحیط). || کلاکموش. (منتهی الارب). دویبه من جنس الجرذان. (قطر المحیط). || جانورکی است یا کربسه است. (منتهی الارب). سام ابرس. جنسی است از کرباسک. (مهذب الاسماء). || راه سوی آب. (منتهی الارب).

حل جدول

صداد

مار عرب

فرهنگ فارسی هوشیار

صداد

چادر چادر زنان

معادل ابجد

صداد

99

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری