معنی غربیله
لغت نامه دهخدا
غربیله. [غ َ ل َ / ل ِ] (اِ) حرکات و سکنات خواتین در وقت خاص. (آنندراج). || حرکت دادن پیاپی قسمت تحتانی تن چنانکه غربال، آنگاه که با آن بوجاری حبوب کنند. || کون و کَچول. نوعی قر. غر.
- امثال:
نگاه به دست خاله (نه نه) کن، مثل خاله (نه نه) غربیله کن.
فرهنگ معین
(غَ لَ یا لِ) (اِ.) حرکت پیاپی قسمت تحتانی بدن مثل حرکت غربیل (غربال).
فرهنگ عمید
حرکاتی که در حالت رقص به قسمتهای تحتانی بدن داده میشود، قر کمر، رقص کمر،
* غربیله کردن: (مصدر لازم) حرکت دادن قسمتهای تحتانی بدن در حالت رقص، قر کمر دادن،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
گربیله غر پارسی است (اسم) حرکت پیاپی قسمت تحتانی بدن مثل حرکت غربیل (غربال)، نوعی قر کون و کچول. یا قرو غربیله. قر دادن به کمر ادا و اطوار، حرکات و سکنات زنان در وقت آرمیدن.
معادل ابجد
1247