معنی غیبگویی

لغت نامه دهخدا

غیبگویی

غیبگویی. [غ َ / غ ِ] (حامص مرکب) عمل شخص غیبگو. خبر دادن از نهان. گفتن غیب. پیشگویی. رجوع به غَیب و غیبگو شود.

حل جدول

غیب‌گویی

پیش‌بینی


غیبگویی

طالع‌بینی

مترادف و متضاد زبان فارسی

غیب‌گویی

پیش‌بینی، پیشگویی، فالگویی

فارسی به انگلیسی

غیبگویی‌

Augury, Auspice

فرهنگ فارسی هوشیار

غیبگویی

حالت و عمل غیبگوی اخبار از مغیبات.

معادل ابجد

غیبگویی

1058

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری