معنی قضیه
فرهنگ معین
حکم و فرمان، خبر، گفتاری که احتمال صدق و کذب هر دو در آن باشد. [خوانش: (قَ یِّ) [ع. قضیه] (اِ.)]
فرهنگ عمید
خبر،
حکم، فرمان،
جمله یا کلامی که معنی آن تمام باشد و بتوان دربارۀ آن حکم کرد،
(منطق) گفتاری که احتمال صدق و کذب داشته باشد،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
گزاره
مترادف و متضاد زبان فارسی
امر، جریان، حادثه، خبر، رویداد، عارضه، مسئله، مطلب، موضوع، واقعه
فارسی به انگلیسی
Affair, Concern, Issue, Matter, Premise, Story
فارسی به عربی
اطروحه، مقترح، نظریه
فرهنگ فارسی هوشیار
داستان و حکایت، دلیل، فرمان
فرهنگ فارسی آزاد
قَضِیَّه، حکم، در منطق قضیه یا خبر قولی است که صدف یا کذب آن معلوم و قطعی نباشد، در هندسه امریست قابل اثبات از روی مقدمات مفروضه، در فارسی به معنای واقعه و حادثه نیز مصطلح است (جمع: قَضایا)،
معادل ابجد
915