معنی لما
لغت نامه دهخدا
لما. [] (اِخ) دهی به پنج فرسنگی شمال درّاهان.
لما. [ل َ] (اِ) دوائی است که آن را عنب الثعلب گویند. خوردن آن قطع احتلام کند. (برهان). سگ انگور. تاج ریزی.
لما. [ل َم ْ ما] (ع ق) هرگاه. (غیاث). مگر. چون. (آنندراج). هنوز. (ترجمان القرآن جرجانی). || یکی از حروف جازمه ٔ نافیه ٔ استغراقیه. (غیاث).
حل جدول
گویش مازندرانی
نام مرتعی در نور
فرهنگ عمید
عنبالثعلب، تاجریزی، سکنگور،
مترادف و متضاد زبان فارسی
جازمه، لا، لم
فرهنگ فارسی هوشیار
نه، چون، مگر، هر گاه، هنوز لاتینی تازی گشته سفره ماهی شنی (اسم) عنب اثعلب را گویند که یکی از گونه های تاجریزی است که آنرا تاجریزی سیاه نیز نامند ولی در تداول بیشتر به سگ انگورمشهور است. توضیح در فهرست مخزن الادویه لمار نوشته شده است.
فرهنگ فارسی آزاد
لَمّا، وقتی که، هنگامی که، نه (تا کنون)، (هنوز) نه، اگر جلوی مضارع درآید آنرا مجزوم ساخته و معنای «ماضی منفی تا به حال » بدان ببخشد،
آیه های قرآن
و آنچه را مىخواهد انجام مىدهد!
هیهات هیهات لما توعدون
هیهات، هیهات از این وعدههایى که به شما داده مىشود!
ان لکم فیه لما تخیرون
که آنچه را شما انتخاب مىکنید از آن شماست؟!
معادل ابجد
71