معنی لوتی

لغت نامه دهخدا

لوتی

لوتی. (اِ) قسمی ماهی.

لوتی. (ص نسبی) لوطی. منسوب به لوت. لوت خوار. شکم پرست. لوت دوست. و شاید از لوت به معنی عریان، برهنگی، عریانی، لختی و عوری باشد.

حل جدول

لوتی

واحد پول لسوتو


اثری از پیر لوتی

آخرین روزهای پکن، به سوی اصفهان، تبعید شده، داستان یک بچه، عروسی لوتی، کاپیتان روسو، گلهای اندوه، مرگ فیل ها

آخرین روزهای پکن، به سوی اصفهان، تبعید شده، داستان یک بچه، عروسی لوتی، کاپیتان روسو، گل های اندوه، مرگ فیل ها

گویش مازندرانی

لوتی

به مطربان و رقاصان و نوازندگان گوینددر فرهنگ دهخدا مردی...


لوتی شم شم

فرهنگ فارسی هوشیار

لوتی

شکم پرست، عریانی و برهنگی و لختی

واژه پیشنهادی

اثری از پیر لوتی نویسنده فرانسوی

عروسی لوتی


اثر پیر لوتی

داستان یک بچه

کاپیتان روسو-مرگ فیلها


رمانی از پیر لوتی

ماهیگیر ایسلند


اثری از پی یر لوتی

اتوبیوگرافی

اشباح شرف

به سوی اصفهان

معادل ابجد

لوتی

446

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری