معنی مدثر
لغت نامه دهخدا
مدثر. [م ُ دَث ْ ث َ] (ع ص) سنگهای برهم نهاده بر روی بدن کشته. (ناظم الاطباء).
مدثر. [م ُدْ دَث ْ ث ِ] (ع ص) جامه در سر کشیده. جامه به سر درآورنده. (یادداشت مؤلف). دثار و جامه ٔ چسبیده به تن پوشیده. (ناظم الاطباء). خویشتن در دثار فروبرده. (از اقرب الموارد). رجوع به ادثار شود. || (اِخ) یکی از القاب پیغامبر اسلام است. رجوع به مدخل بعد شود.
مدثر. [م ُدْ دَث ْ ث ِ] (اِخ) (الَ...) نام سوره ٔ هفتاد و چهارمین است از قرآن کریم و آن 56 آیت است و پس از سوره ٔ مزمل و پیش ازسوره ٔ قیامه واقع است و در مکه نازل شده است و با این آیت آغاز میشود: یا ایهاالمدثر، قم فَاَنْذِرْ.
دثاریه
دثاریه. [دِ ری ی َ] (اِخ) (سنه ٔ...) سال سوم نزول قرآن بمکه. در این سال سوره های مدثر، مزمل، جن، نوح، معارج، حاقه، قلم و ملک نازل شد. نام سال سیم بعثت رسول صلوات اﷲ علیه از سیزده سال توقف آن حضرت بمکه.
درآورده
درآورده. [دَ وَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) داخل کرده شده. واردشده. سپوخته. || جای و قرار داده شده: مدثر؛ جامه در سر درآورده. || مدغم. || خارج شده. || پایین آورده. || پی هم شده: مردف، از پی درآورده. || درهم کرده شده: مشبک، انگشتان و آنچه بدان ماند بهم درآورده. (دهار). و رجوع به درآوردن شود.
مزمل
مزمل. [م ُ زَم ْ م ِ](ع ص) نعت فاعلی از تزمیل. در پیچنده به جامه و پنهان کننده خود را.(از منتهی الارب). جامه در سرآورده. مدثر.(السامی ص 35 س 4 چ بنیاد فرهنگ). جامه به سر درکشیده.(مهذب الاسماء). به جامه پیچیده.(شعوری). در جامه پیچنده خود را. جامه بر سر کشیده.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). جامه در سر آورده.(دهار). ||(اِخ) ازالقاب و اسماء نبی.(السامی ص 35 سطر 4 چ بنیاد).
فرهنگ عمید
هفتادوچهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۶ آیه،
فرهنگ فارسی آزاد
مُدَثِّر، دِثار پوشاننده 0دِثار پیراهنی بلند است مثل پیراهن خواب یا عربی)، پیراهن برخود پوشیده، هلاک کننده،
مُدَثِّر، نام سوره 74 قرآنست که مکیّه می باشد و 56 آیه دارد،
فرهنگ معین
(مُ دَّ ثُِ) [ع.] (اِفا.) لباس به خود پیچیده.
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
آشیانه ساز: مرغ، جامه پوشیده، از نام های پیامبر اسلام (ص) (اسم) آنکه خود را در دثار یاجامه پوشانده باشد لباس پوشیده، این کلمه در قرآن در وصف پیغامبر اسلام آمده.
واژه پیشنهادی
مذهبی
آیه 3 سوره مدثر
معادل ابجد
744