معنی هارمونیک
فرهنگ معین
(مُ) [فر.] (ص.) دارای هماهنگی. (فره).
فرهنگ عمید
همساز، هماهنگ،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
هم آهنگ انگلیسی هماهنگ همساز
فارسی به آلمانی
Harmonisch [adjective]
معادل ابجد
332
(مُ) [فر.] (ص.) دارای هماهنگی. (فره).
همساز، هماهنگ،
هم آهنگ انگلیسی هماهنگ همساز
Harmonisch [adjective]
332