معنی ورگوشی

لغت نامه دهخدا

ورگوشی

ورگوشی. [وَ] (اِ مرکب) ورگوش. گوشواره ٔ درازی راگویند که تا به دوش برسد. (برهان) (ناظم الاطباء). || لبه ٔ گوش و نرمه ٔ گوش. (ناظم الاطباء).

حل جدول

ورگوشی

گوشواره بلند

فرهنگ فارسی هوشیار

ورگوشی

(صفت) گوشوری که بگردن رسد: شنف ورگوشی (السامی) .

معادل ابجد

ورگوشی

542

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری