معنی پرحرفی
لغت نامه دهخدا
پرحرفی. [پ ُ ح َ] (حامص مرکب) در تداول عوام، پرگوئی. بسیارگوئی. روده درازی.
- پرحرفی کردن، پرگوئی کردن. روده درازی کردن.پرچانگی کردن.
حل جدول
ور
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرچانگی، حرافی، رودهدرازی، وراجی،
(متضاد) کمحرفی
فارسی به انگلیسی
Gabbiness, Garrulity, Garrulousness, Loquacity, Monolog, Monologue, Mouthiness, Spate, Volubility
فارسی به آلمانی
Dudelsaecke, Pl. [noun]
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
500