معنی کارامل

لغت نامه دهخدا

کارامل

کارامل. [م ِ] (فرانسوی، اِ) ماده ای که در حرارتهای زیاد از ساکاروز یا قند متعارفی به دست می آید. (گیاه شناسی ثابتی ص 118). قند سوخته.

فرهنگ معین

کارامل

(مِ) [فر.] (اِ.) قند سوخته، ماده ای که از حرارت دادن زیاد به قند معمولی به دست آید.

فرهنگ عمید

کارامل

ماده‌ای که از سوزاندن قند یا شکر به دست می‌آید و در تهیۀ بستنی، نوشابه، کیک، و مانند آن به کار می‌رود، قند سوخته، شکر سوخته،

حل جدول

کارامل

‌قند سوخته

کالری خوراکی ها

کارامل

100 گرم 400 کالری

فرهنگ فارسی هوشیار

کارامل

ماده ای که در حرارتهای زیاد از ساکاروز یا قند بدست میاید

معادل ابجد

کارامل

292

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری