معنی کرپی

لغت نامه دهخدا

کرپی

کرپی. [ک َ / ک ِ] (اِ) جوجه تیغی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به جوجه تیغی شود.

کرپی. [ک ُ] (اِ) کوپری در ترکی. پل. جسر. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

کرپی

پلی که روی مرداب بسته شود،
پلی که از روی مرداب به دریا متصل گردد،

حل جدول

کرپی

پل مردابی

فارسی به انگلیسی

گویش مازندرانی

کرپی

مرتع و دره ای در کلرودپی نوشهر

فرهنگ فارسی هوشیار

کرپی

پلی که از روی مرداب بدریا وصل گردد

معادل ابجد

کرپی

232

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری