معنی کلینیک

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

کلینیک

مطب، محکمه، درمانگاه فرانسوی درمانکده (مطب)، بالینی (امراض کلینیک بیماری های بالینی) ‎ (اسم) مطب محکمه، (صفت) بالینی: امراض کلینیک


پلی کلینیک

درمانگاه فرانسوی درمانستان (اسم) مطبی که دارای درمانگاههای مختلف است و در صورت لزوم امراض مختلف را در آنجا مورد مداوا قرار میدهند.


سیستم مونو کلینیک

فرانسوی دستگاه کجلوزی

لغت نامه دهخدا

کلینیک

کلینیک. [کْلی / ک ِ] (فرانسوی، اِ) مطب. محکمه. (فرهنگ فارسی معین). || درمانگاه. (فرهنگ فارسی معین). || (ص) بالینی: امراض کلینیک (بیماریهای بالینی).

فرهنگ معین

کلینیک

(اِ.) ساختمان یا بخشی در بیمارستان یا مراکز بهداشتی - درمانی که به درمان بیماران یا مراقبت پزشکی از بیماران سرپایی اختصاص داشته باشد، درمانگاه. (فره)، (ص.) بالینی. [خوانش: (کِ) [فر.]]


پلی کلینیک

(پُ کِ) [فر.] (اِمر.) مطبی که دارای درمانگاه های مختلف است و در صورت ل زوم امراض مختلف را در آن جا مورد مداوا قرار می دهند.

حل جدول

کلینیک

درمانگاه


پلی کلینیک

درمانگاه


کلینیک پزشکی

درمانگاه


درمانگاه

کلینیک

فرهنگ عمید

کلینیک

درمانگاه
محلی دارای تجهیزات در یک رشتۀ خاص برای درمان بیماران مربوط به آن رشته،
بیمارستانی که در آن دانشجویان پزشکی تحت آموزش بالینی قرار می‌گیرند،


پلی کلینیک

درمانگاهی که دارای بخش‌های تخصصی مختلف برای معالجۀ انواع بیماری‌ها باشد،

فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

کلینیک

140

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری