معنی گوشت یک تکه سینه و قلوه گاه دام
حل جدول
لغت نامه دهخدا
قلوه. [ق ُل ْ وَ / وِ] (اِ) کلوه. کلیه. گُرده. یکی از دو غده ٔ بزرگی که بر دو طرف پهلوی انسان و حیوان است و از آن شاش تولید میشود. نام فارسی آن گرده است. این لفظ مبدل از لفظ کلیه ٔ عربی است. (فرهنگ نظام).
- قلوه سنگ، رجوع به این کلمه شود.
- قلوه کن شدن جامه، پاره شدن آن به اندازه ٔ قلوه.
- امثال:
دل دادن و قلوه گرفتن،بانهایت عشق و علاقه به سخنان یکدیگر گوش دادن. مات سخنان هم شدن.
یک گاه
یک گاه. [ی َ / ی ِ] (اِ مرکب) (اصطلاح نرد) خانه ٔ اول نرد که برای برداشتن یک مهره از آن یک خال باید. (یادداشت مؤلف): امیر دو مهره در ششگاه داشت احمد بدیهی دو مهره در یک گاه. (چهارمقاله ٔ عروضی).
تکه تکه
تکه تکه. [ت ِک ْ ک َ / ک ِ ت ِک ْ ک ِ / ک َ] (ص مرکب) پاره پاره و لقمه لقمه. (ناظم الاطباء). قطعه قطعه. بریده بریده.
دام دام
دام دام. (اِ صوت) حکایت صوت دهل و مانند آن. نام آواز طبل و مانند آن.
- از نو دام دام، یا از سر نو دام دام، از سر گرفتن. از نو آغازیدن. دبه کردن.
دام دام. (اِ) تام تام. رجوع به تام تام شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
واژه پیشنهادی
فارسی به عربی
مترادف و متضاد زبان فارسی
کلیه
فرهنگ معین
(قُ وِ) (اِ.) کلیه.
کالری خوراکی ها
۱۰۰گرم ۱۰۵ کالری
معادل ابجد
1524