معنی یایچی
لغت نامه دهخدا
یایچی. (ص نسبی) منسوب به یای. آنکه عمل یام (قام) داند.آنکه عمل حجرالمطر داند: یایچی ترک یای گرفت و لشکراز زیر پای اینها بیرون آمدند. (جهانگشای جوینی).
یایچی. (اِخ) دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو واقع در 21000 گزی شمال خاوری سیه چشمه. دارای 22 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یایچی. (اِخ) دهی است از دهستان هیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 30000 گزی جنوب خاوری اردبیل. راه آن شوسه و آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یایچی. (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش دهخوارقان شهرستان تبریز واقع در 28000 گزی جنوب خاوری بخش. دارای 368 تن سکنه و آب آن از رودخانه ٔ هرکلان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یای
یای. (اِ) دانش یای یا علم یای، دانش به کار بردن حجرالمطر است برای آوردن باران و برف که مغلان دانستندی. قام. (یادداشت مؤلف): قنقلی درمیان ایشان بود که علم یای یعنی استعمال حجرالمطر، نیک دانستی فرمود که آغاز یای نهاد و تمامت لشکر را یاسا فرمود تا بارانیها در ظهاره های جامه های زمستانی کنند و تا سه شبان روز از پشت اسب جدا نشوند و قنقلی به کار یای مشغول شد... (جهانگشای جوینی).
- یای گرفتن، عمل حجرالمطر کردن. (یادداشت مؤلف): یایچی ترک یای گرفت و لشکر از زیر پای اینها بیرون آمدند. (جهانگشای جوینی ج 1 ص 153). و رجوع به حجرالمطرشود.
حل جدول
جادوگر بارانساز
جادوگر باران ساز
جادوگر باران ساز
یایچی
روستایی در استان اردبیل
یایچی
جادوگرباران ساز
یایچی
جادوگر بارانساز
یایچی
معادل ابجد
34