معنی یک طرفه

لغت نامه دهخدا

یک طرفه

یک طرفه. [ی َ / ی ِ طَ رَ ف َ / ف ِ] (ص نسبی) منسوب به یک طرف. یک سویه. || دراصطلاح راهنمایی رانندگی، خیابان یا کوچه ای را گویندکه وسایط نقلیه تنها از یک سو حق ورود بدان دارند وورود از طرف مقابل ممنوع است. || از یک جهت. که فقط رعایت یک طرف شده باشد. که به سود یا به زیان یکی از دو طرف باشد: قضاوت یک طرفه نباید کرد.
- یک طرفه کردن کار خود را، آن را تسویه کردن. حل و فصل آن به طور قطع.

فرهنگ معین

یک طرفه

از یک جهت، که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگر، خیابانی که فقط از یک سوی آن می توان رفت. [خوانش: (~. طَ رَ ف) [فا - ع.] (ص مر.)]

حل جدول

یک طرفه

یک سو

یک جانبه

یک سویه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

یک طرفه

یک سویه

فارسی به انگلیسی

یک‌ طرفه‌

Sideways, One-Sided, Unilateral, Unrequited

فارسی به عربی

یک طرفه

أٌحادِی الجانِب

فرهنگ فارسی هوشیار

یک طرفه

یک سویه

معادل ابجد

یک طرفه

324

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری