معنی خداحافظ
فارسی به انگلیسی
Adieu, Adios, Au Revoir, Auf Wiedersehen, Farewell, Good-By, Good-Bye, Goodby, Goodbye
فرهنگ فارسی هوشیار
خدانگهدار بدرود (اسم) بدرود تودیع. یا خداحافظ گفتن. تودیع کردن بدرود گفتن.
لغت نامه دهخدا
خداحافظ. [خ ُ ف ِ] (جمله ٔ دعایی) کلمه ٔ دعائی است که هنگام وداع دوستان می گویند. (از آنندراج). کلمه ٔ دعا که در وقت وداع می گویند و در تبرک نیز گویند. (از ناظم الاطباء). خدا نگهدار. فی امان اﷲ؛ شما را بخدا سپردم یا می سپارم. بدرود باش. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به وداع شود.
خداحافظ کردن
خداحافظ کردن. [خ ُ ف ِ ک َ دَ] (مص مرکب) بدرود گفتن. وداع کردن. (از ناظم الاطباء) خدانگهدار گفتن. (یادداشت به خط مؤلف).
کلمات بیگانه به فارسی
خدانگهدار - بدرود
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدرود، خدانگهدار، درپناهحق (خدا)، فیاماناله، الوداع،
(متضاد) سلام
فارسی به ایتالیایی
addio
فرهنگ معین
(~. فِ) (اِمر.) بدرود، تودیع.
فرهنگ عمید
هنگام وداع و جدا شدن از یکدیگر گفته میشود، خدانگهدار،
حل جدول
آلبومی از گروه آریان
آلبومی از گروه موسیقی آریان
بازیگر سریال خداحافظ بچه
حقیقت دوست
شهرام حقیقت دوست، مهراوه شریفی نیا، آتیلا پسیانی، بهاره رهنما
فارسی به عربی
مع السلامه، وداع
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1594