معنی دمپایی
فرهنگ معین
کفش راحتی که در خانه به پا کنند، آن چه که دم پا یا دم در گسترند. [خوانش: (دَ) (اِ.)]
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
فارسی به انگلیسی
Mule, Sandal, Scuff, Slipper
فارسی به ترکی
terlik
واژه پیشنهادی
اطلاعات عمومی
فرهنگ عمید
جامۀ آستینکوتاه،
کفش، دمپایی،
سرپایی
کفشی که در خانه به پا میکنند، دمپایی،
(قید) بهصورت ایستاده،
(صفت) ویژگی بیماری که بدون بستری کردن مورد معالجه قرار میگیرد: بیمار سرپایی،
(صفت) ویژگی معالجهای که بدون بستری کردن انجام میشود: معالجهٴ سرپایی،
(صفت) ویژگی قسمتی در بیمارستان که در آن، بدون بستری کردن معالجه صورت میگیرد: بخش سرپایی،
(صفت) ویژگی کسی که ایستاده کار کند و موقع کار نتواند بنشیند، مانند پیشخدمت، خانهشاگرد، و شاگرد پادو،
[قدیمی] جماعی که سر پا صورت گیرد،
(حاصل مصدر) [قدیمی] زناکاری،
(صفت) [قدیمی] فاحشه،
گویش مازندرانی
دمپایی، گذری، پذیرایی کننده
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد
67