معنی پاسنگین
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(سَ) (اِمر.) آن که دیر به دیدار دوستان و خویشان برود.
فرهنگ فارسی هوشیار
انگلیسی به فارسی
پاسنگین
واژه پیشنهادی
پاسنگین
معادل ابجد
193
(سَ) (اِمر.) آن که دیر به دیدار دوستان و خویشان برود.
پاسنگین
پاسنگین
193