خلاصه داستان قسمت ۳ سریال ترکی حباب + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳ سریال ترکی حباب را قرار داده ایم ما را تا آخر این پست همراهی کنید. فرهان پول رشوه خواران ، گلاهبرداران وافراد که با سود جویی ناشایسته ثروتمند شده اند می دزد و با این پول به جوانان فقیر محله خود کمک می کند ، آنها را آموزش می دهد و به خانواده هایشان کمک می کند، ماجرا از مرگ غیر منتظر شروع می‌شود و زندگی او را تغییر می دهد ، این اتفاق او را نه تنها با آرمان هایش بلکه با عشقش محک می‌سازد. بازیگران سریال ترکی حباب با اسم قدیمی ولگرد عبارتنداز؛ Kaanapali Yildirim _ Biran Damla Yilmaz_ Seray Kaya _ Sarp Akkaya _ Edip Tepe li _ Engin Alkan_ Melisa Dogu

داستان قسمت ۳ سریال ترکی حباب
داستان قسمت ۳ سریال ترکی حباب

داستان قسمت ۳ سریال ترکی حباب

ضیاء بچه هاشو به خانه میبره و به مژده میگه بره تو اتاقش، فرهان واسش سواله که چرا تان و دارو دسته اش به همین راحتی آزاد شده و میگه حتما یه کاسه ای زیر نیم کاسه ست.  آنها درباره کاسایها که مسبب تمام این اتفاقات هست تحقیق میکنن و میرسن به ایپک و فرهان تصمیم میگیره تا از طریق ایپک نقشه شونو عملی کنن. فرهان و مژده باهم میرن پیش ناجیه تا مرگ صالح را تسلیت بگن و کنارش باشن. لاستیک میره پیش فرهان و بهش میگه فیلم داریم از لحظه ی جنایت به راحتی میتونیم گیرشون بندازیم. طبق نقشه فرهان ظاهری جدید و متفاوت برای خودش میسازه و زندگینامه ای جدید براش ترتیب میدن که وارد شرکتی که ایپک اونجا کار میکنه به عنوان یه وکیل بشه. او تو این نقشه اسمش اورهان اینال هستش، وقتی وارد شرکت میشه میره سراغ رئیس شرکت میره و بهش میگه من در سال ۲۰۱۵ دانشجوی شما بودم و داستان ساختگیشو تعریف میکنه و میگه من درباره مرگ صالح یه فیلم دارم و میخوام باهاتون همکاری کنم رئیس شرکت بهش میگه چرا خودت ازش استفاده نکردی؟ اورهان میگه چون زندگی با من یار نبود میخوام به شما کمک کنم تا از این طریق شاید بتونم اینجا استخدام بشم او بهش میگه باشه خبرت میکنیم. اینجوری شد که اورهان یا همان فرهان اولین قدم برای نقشه اش را برمیداره. موقع رفتن اورهان از شرکت ایپک سر میرسه و اونا باهمدیگه آشنا میشن. شب مژده به فرهان میگه همدیگرو رو پشت بوم ببینیم.

اونجا مژده با فرهان صحبت میکنه و او را در آغوش میگیره فرهان با سردی باهاش رفتار میکنه که مژده میگه تو میدونستی خانواده ام چجورین الان به خاطر کار برادرم با من سرد شدی؟ فرهان حق میده بهش و معذرت خواهی میکنه و ادامه میده که من هرکی میاد تو زندگیم یا یه اتفاق خوب میوفته سریعا از دماغم درمیاد و به صورت غیر مستقیم بهش میفهمونه که میخواد رابطه رو تموم کنه. فردای آن روز مراسم تشییع جنازه صالحه که فرهان هم رفته از طرفی ایپک هم اونجا اومده و با دیدن فرهان حسابی جا میخوره و میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ فرهان میگه من وکیل این خانواده هستم واسه همین اینجام همان موقع آزرا یکی از دختربچه های محله فرهان را صدا میزنه که ایپک بیشتر جا میخوره غنچه اونجا میاد و به ایپک میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ فرهان میگه اینجا دعوا نکنین و با حرفاش کاری میکنه از اونجا سریع بره. بویین رئیس شرکت وکلا به فرهان زنگ میزنه تا بره اونجا. او اورهان را با اسد معرفی میکنه و فیلمو اورهان به اسد هم نشون میده و ازش میخواد که فیلمو واسش بفرسته اورهان قبول میکنه. ایپک به اونجا میاد و میفهمه که اورهان با اینکه وکیل خانواده مقتوله و فیلم داره چرا به اونا فیلمو نداده و به اسد داره میده و این قضیه رو نمیفهمه که بویین میگه واست توضیح میدم….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی حباب + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا