خلاصه داستان قسمت ۲۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۲۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۲۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته

مری میره پیش پنبه خانم و نیلای و میگه من یکم دیگه با شعله میرم پیش خاله سولماز بعد برمیگردیم پنبه میگه باشه منتظرتونیم. بعد از رفتنش پنبه به عبداله خان زنگ میزنه   خبر میده که مری شعله رو برد پیش سولماز خانم عبداله خان میگه آره سولماز خانم میخواد مرتب شعله رو ببینه مشکلی نیست و بعد از کمی حرف زدن قطع میکنن. تو شرکت مته خان میره اتاق عامر که میبینه با مصطفی ست او میگه فقط اومدم مراسم شبو یادآوری کنم عامر میگه متوجهم پسرم چندبار میگی سپس به مصطفی میگن که با نیلای بیاد او اول مخالفت میکنه اما بعد قبول میکنه. گورکم قبل از رفتن فاتح به شرکت بهش میگه که شب برن یه جا باهم تنها باشن غذا بخورن و حرف بزنن او قبول میکنه و میره. گورکم میره پایین و میگه من میرم یکم خرید کنم شبم با فاتح شام بیرونیم منتظرمون نباشین پنبه قبول میکنه و او میره. مصطفی به نیلای برنامه شبو میگه اونم به پنبه اطلاع میده. مری رفته خونه پیش سولماز و آذرخش که اونا ازش درباره وضعیتش تو اون خونه میپرسن مری میگه اصلا نگران من نباشین همه چیز خوب و راحته پنبه خانم هم خیلی حواسش یه بچه هست.

مصطفی موقع برگشت به خانه یک زن به همراه بچه اش از پشت سر به ماشین مصطفی میزند و خودشو مضطرب نشون میده و میگه که دخترم مریضه از پیش دکتر میومدیم واسه همین حواست پرت بود ببخشید مصطفی وقتی حال بد اون زنو میبینه میگه عیب نداره و پول خسارت ماشینتونو هم میدم سپس کارتشو میده و میگه کاری ازم برمیومد بهم زنگ بزنید و میره. شب عامر و بقیه رفتن سر میز نشستن که بعد از چند دقیقه میبینن آذرخش و جمال باهم به اونجا میان و عامر و آذرخش با دیدن همدیگه جا میخورن. فاتح رفته به آدرسی که گورکم بهش داده و میبینه یه اتاق تو هتله که فاتح جا میخوره و میگه من فکر کردم قرار یه جا بشینیم تو رستوران غذا بخوریم همین!

گورکم میگه اینجا هم یه جاست دیگه فاتح میگه باشه حرف بزنیم. بعد از کمی حرف زدن گوکرم سعی داره بهش نزدیک بشه تا باهم آشتی کنن که فاتح میگه من نمیتونم! نمیتونم اون کارهایی که کردیو فراموش کنم! و بعد از کمی بحث از اونجا میره بیرون که گورکم مثل دیوونه ها باز عصبی میشه و به خودش میگه همتونو بیچاره میکنم! اون زنی که با مصطفی تصادف کرد جزء نقشه گورکم بوده واسه همین یکی بهش زنگ میزنه و میگه انجام شد او میگه خوبه برین تو مرحله بعدی. دوعا با گیرای سر میز شام باهم حرف میزنن و میگه که من حامله نبودم تست دادم گیرای خوشحال میشه و میگه خوب خداروشکر و باهم حرف میزنن و متوجه میشه دوعا که او اصلا بچه نمیخواد! دوعا ناراحت میشه و از خونه بیرون میزنه. او ناخودآگاه میره سمت کافه ای که اولین بار خبر حاملگیشو به فاتح داده بود و او حسابی خوشحال شده بود. وقتی وارد میشه میبینه فاتح هم اونجا سر همون میز تنهایی نشسته آنها بادیدن همدیگه شوکه میشن….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا