معنی جادوگری

فرهنگ معین

جادوگری

(~.) (حامص.) سحر.

فرهنگ عمید

جادوگری

شغل و عمل جادوگر، جادویی، سِحر،

حل جدول

جادوگری

چشم‌بندی

چشم بندی

مترادف و متضاد زبان فارسی

جادوگری

ساحری، سحر، فسون، افسونگری

فارسی به انگلیسی

جادوگری‌

Necromancy, Sorcery, Witchcraft, Witchery, Wizardry

فرهنگ فارسی هوشیار

جادوگری

عمل جادوگر جادویی سحر.

فارسی به آلمانی

جادوگری

Hexerei (f), Wodu (n), Zauberei [noun]

معادل ابجد

جادوگری

244

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری