معنی پیک نیک
لغت نامه دهخدا
پیک نیک. (فرانسوی، اِ) رفتن جمعی به سفر یا گردش بطور دانگی که هر یک سهم هزینه ٔ خویش بدهد. سور دانگی در بیرون شهر. گردش دسته جمعی دانگی.
فرهنگ معین
[انگ.] (اِ.) گردش و تفریح دسته - جمعی در بیرون شهر.
فرهنگ عمید
گردش دستهجمعی در خارج از شهر،
حل جدول
گل گشت
فارسی به انگلیسی
Clambake, Picnic
فارسی به عربی
نزهه
فرهنگ فارسی هوشیار
گردش دسته جمعی که هر کس سهم خود را از هزینه خود بدهد انگلیسی دانگی دانگانه توژی توشی (اسم) غذا خوردن و گردش دسته جمعی که هر فرد سهم خود را می پردازد دانگی.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
112