جایگاه روح در بدن انسان کجاست؟ | آیا روح انسان کالبدی دارد؟

روح انسان جزء علوم ماوراءالطبیعه طبقه بندی می شود و در علم دنیا به کالبد و جسم انسان پرداخته می شود و جایی برای روح در نظر گرفته شده نیست.

روح انسان
روح انسان

جایگاه روح در بدن انسان کجاست؟

روح انسان از دیر باز به عنوان موضوعی اسرار آمیز مورد بحث و جدل بوده است. باور اکثر مردم این است که انسان بجز بُعد جسمانی که فناپذیر است، دارای جنبه ای غیر مادی است که با مرگ جسمانی هیچگاه از بین نرفته و همیشه تا ابد زنده خواهد ماند که این موجود غیر مادی به عنوان روح آدمی شناخته میشود. اما روح انسانها در کجای جسم مادی آنها قرار دارد؟

باور اکثر مردم این است که انسان بجز بُعد جسمانی که فناپذیر است، دارای جنبه ای غیر مادی است که با مرگ جسمانی هیچگاه از بین نرفته و همیشه تا ابد زنده خواهد ماند که این موجود غیر مادی به عنوان روح آدمی شناخته می شود.

اما روح انسان ها در کجای جسم مادی آنها قرار دارد؟

برای یافتن این پرسش نگاهی به آناتومی و ساختار چشم می اندازیم.رهمانطور که از تصویر معلوم است، وقتی به محیط اطراف نگاه می کنیم، تصویری سه بعدی از اجسام پس از عبور از مردمک در شبکیه تشکیل شده و از آنجا از طریق رشته های عصب بینایی به مغز منتقل می شوند. مکانیزم ارسال تصویر به مغز بسیار شبیه انتقال اطلاعات کامپیوتری است.

به عبارت دیگر وقتی شما به اجسام نگاه می کنید، اطلاعات رنگ ها و اجسام بصورت داده های الکتریکی و با حجم چندین مگاپیکسل در هر لحظه از چشم به مغز منتقل می شود و در مغز مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.

اما این تصاویر و اطلاعات دیداری چگونه در نهایت توسط ما درک می شوند و دیده می شوند؟

حقیقت این است که مجموعه جسم انسان و بخش هدایت گر آن یعنی مغز، دقیقاً همانند یک کامپیوتر، برای کار کردن نیاز به نرم افزاری دارند که بتواند بخش های مختلف را در حالت عملیاتی قرار دهد و این نرم افزار چیزی نیست جز همان روح . روح در واقع بخش کوآنتومی انسان است که بُعد مادی ندارد و برای زنده کردن انسان در کالبد وی قرار می گیرد.

در مثال بالا نیز وقتی داده ها از طریق رشته های عصبی به مغز منتقل میشوند، طی عملیاتی بسیار پیچیده، تصاویر توسط روح انسان دیده و درک می شوند. البته باید گفت که روح انسان بخودی خود قادر به درک شهودی است اما چون تا زمان زنده بودن انسان، در کالبد جسمانی گرفتار است، باید از طریق سخت افزار بدن اقدام به دیدن و درک محیط اطراف کند.

این موضوع زمانی مشخص تر می گردد که به مکانیزم خوابیدن فکر کنیم. وقتی می خوابیم، روح بصورت موقت از بدن خارج می شود به همین دلیل است که وقتی کسی بصورتی خوابیده که چشم هایش نیمه باز است، قادر به دیدن چیزی نیست چون نرم افزار لازم (روح) جهت درک تصاویر دریافتی از چشم موقتاً وجود ندارد.

وقتی خواب می بینیم معمولاً تصاویر واضح و طبیعی هستند چون اکثر رویاها توسط روح دیده می شوند. در صورتی که هیچگاه نمی توانید در حالت بیداری چشمهای خود را ببندید و مثلاً چهره کسی را بصورت کاملاً واضح در ذهن خود مجسم کنید.

شاید یکی از دلایلی که انسانها بدون بستن چشم نمی توانند بخوابند این باشد که تعامل روح و مغز وقتی چشم باز است هیچ گاه متوقف نمی شود و روح امکان خروج از بدن را نمی یابد.

در مورد شنیدن هم دقیقاً وضعیت به همین صورت است. وقتی شخصی خواب است. ممکن است صداهایی در محیط وجود داشته باشد اما چون روح خارج از بدن است صداها توسط فرد شنیده نمیشود در حالی که هم گوش فعال است و هم مغز.

بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آنچه که ما می بینیم و می شنویم نه توسط مغز، بلکه توسط روح است که درک می شود و مغز تنها نقش پردازش اطلاعات را به عهده دارد و به نوعی می توان دریافت که محل قرار گرفتن روح انسان در مغز اوست و در واقع یک جنبه از روح، مجموعه دستورالعمل هایی است که سخت افزار مغز را بکار می اندازد.

اگر روح درون انسان نبود، همانند کامپیوتری که فاقد نرم افزار است، عملاً جسم با تمام پیچیدگی هایش فاقد حرکت، احساس و اندیشه می شد.این روح است که باعث می شود انسان ها بتوانند درکی همه جانبه از محیط اطراف خود داشته باشند و به زندگی ادامه دهند و در انتها این مرگ است که باعث جدایی روح از انسان می شود. روح همیشه وجود خواهد داشت و هرگز با مرگ از بین نخواهد رفت.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا