گفتگوی اختصاصی با متین ستوده: خیلی زیاد دلواپس کشورم هستم

اگر «محبوب» نباشم بازیگری را کنار می گذارم!

جدولیاب، گفتگو: عباسعلی اسکتی: متین ستوده متولد بیست و دو اردیبهشت هزار و سیصد و شصت و چهار، تهران، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، فارغ التحصیل مدیریت بازرگانی، در کارنامه هنری او می توان به فیلم های سنیمایی «خانه دیگری»، «نرگس مست»، «زرد»، «ترمینال غرب»، «بهشت گمشده» و همچنین مجموعه های تلویزیونی «فاخته»، «میکائیل»، «زمانه»، «غیر علنی»، «چرخ و فلک»، «لیسانسه ها» و «سلام آقای مدیر» اشاره کرد، با متین ستوده که فیلم سینمایی «سه کام حبس» را در نوبت اکران دارد گفتگویی در آخرین روزهای پاییز داشته ایم که با هم می خوانیم.

متین ستوده

*چرا از اینهمه فعالیت هنری بازیگری را انتخاب کرده اید؟

این سوالی که می پرسید را باید از آدم و حوا شروع کنیم! دلیل اصلی من این بود که از بچگی در این فضا بزرگ شده بودم و یک روز احساس کردم که برای من بهترین شغل بازیگری است، بازیگری را از صفر شروع کردم و تا اینجا به نتیجه نسبتا خوبی رسیده ام.

*تئاتر کجای زندگی شماست و وضعیت تئاتر را چگونه می بینید؟

تئاتر برای من یک کارگاه بازیگری از صفر تا ابد است، من بازیگری را با تلویزیون شروع کرده ام و تصمیم من این بود که بازیگر شوم، خیلی لیبل نمی گذارم که من بازیگر تلویزیون هستم یا سینما و تئاتر، همیشه سعی کرده ام که بازیگر خوبی باشم چه در قاب تلویزیون، چه روی پرده سینما و چه صحنه تئاتر، تئاتر برای من یک کلاس بازیگری است که با هر کاری در تئاتر روح من زنده می شود و انگیزه من برای کار بهتر می شود، حال من بهتر می شود و به هنرمندان عزیزی که ما در تئاتر داریم و دیده نمی شوند بیشتر پرداخته شود، چون واقعا هنرمندان توانمندی در حیطه بازیگری داریم که در تئاتر فعالیت می کنند ولی هیچوقت دیده نمی شوند و این یک اتفاق غم انگیز است.

*حضور ستاره های تصویر را در تئاتر چگونه می بینید؟

اگر بازیگر توانمندی باشد چرا که نه؟! جایگاه هر بازیگر روی صحنه تئاتر و جلوی دوربین است، حالا این دوربین می تواند سینما یا تلویزیون باشد، متاسفانه تلویزیون ما الان خیلی محجور و به لحاظ کیفی خیلی افت کرده است، هزینه ای که می کنند خیلی کم است ولی در قبال آن می خواهند کار خیلی خوب تحویل بگیرند و این اتفاقی است که هیچوقت نمی افتد، در تمام دنیا و کائنات هر چیزی بها و قیمتی دارد و قیمتی که باید در تلویزیون باشد الان وجود ندارد، حتی دستمزدها را خیلی دیر می گیریم و این ربطی به تهیه کننده ها ندارد چون مشکل اصلی خود سازمان صدا وسیما است که نمی دانم چرا اینقدر تماشاگر برای این رسانه کم ارزش شده و به تماشاگری که وقتی تلویزیون را روشن می کند امیدی دارد بها نمی دهد، باید برنامه های جذابی باشد که تماشاچی پنج کانال تلویزیون را تماشا کند و برای دیدن آن انگیزه داشته باشد ولی متاسفانه کیفیت سریال ها خیلی پایین آمده است، خیلی از بازیگرها یا در سکوت خبری یا علنا از تلویزیون خداحافظی کرده اند، خیلی از کارگردانها کار نمی کنند و کار نمی سازند و اگر اینطور پیش برود برای تلویزیون فاجعه است.

متین ستوده

*خوش چهره بودن چقدر در پیشنهاد نقش به بازیگرها تاثیر دارد؟

جوابی که من می خواهم بدهم خیلی صادقانه است پس نمی گویم چون چاپش می کنید اما می توانم بگویم به نظر من هیچ تاثیری ندارد، کلا الان سینما، تلویزیون و شاید حتی تئاتر ما به شدت کمبود بازیگر دارد، یک سری بازیگر انگشت شمار هستند که تقریبا در همه کارها همین بازیگرها را می بینیم، به خصوص در سینما و فکر می کنم بازیگرهایی که در حوزه های دیگر فعالیت دارند، به خصوص تئاتر و تلویزیون باید تلاششان را برای اینکه بازیگر بهتری شوند بیشتر کنند که این کمبود بازیگر کمی جبران شود.

*نقشی بوده که دوست داشته باشید شما آن را بازی کرده باشید؟

بله، نقشی که خانم سوسن تسلیمی در فیلم «باشو غریبه کوچک» بازی کرده است، رویای من این است که بتوانم چنین نقشی با چنین کارگردان قدری کار کنم، من در حاضر به شدت فلش بک زده ام و دارم فیلمهای دهه هفتاد سینما را نگاه می کنم و چقدر این فیلم ها جذاب هستند، چقدر قصه ها چارچوب دارند، چقدر چفت و بست دارند، چقدر شروع و پایان خوب است ولی الان می روم در سینما فیلم ببینم، شروع و تا وسط خوب است اما نمی دانم چه اصراری است بر اینهمه پایان باز که ما بعضی وقتها می گوییم این «باز بی پایان» است چون تماشاچی را در اوج بهت و حیرت می گذارد و فیلم تمام می شود، ضعف در همه چیز مشهود است،  شاید من در جایگاهی نباشم که بخواهم اینقدراظهار نظر کنم، اینها صرفا نظر شخصی من است و می گویم متاسفانه ضعف در همه چیز مشهود است، به خصوص در فیلمنامه و قصه، ما کارگردانهای خیلی قدری داریم اما به هر حال باید یک متریالی وجود داشته باشد؟ نمی دانم واقعا علت اینهمه ضعف چیست؟  فیلمهای خوب هم ساخته می شود اما وقتی مقایسه می کنید با سینمای ایران در دهه هفتاد می گویید چقدر فیلمهای آن زمان خوب بود، آنها را دوست دارید و می روید آنها را بارها و بارها می بینید.

*موسیقی کجای زندگی شماست؟

کل زندگی موسیقی است، زندگی همه آدمها یک موسیقی و ریتم و تمپویی دارد که این در فراز و نشیب زندگی بالا و پایین می رود، من به موسیقی خیلی علاقه مند هستم.

متین ستوده

*نظر مخاطبانتان چقدر برای شما اهمیت دارد؟

در دنیای مجازی خیلی نظرها برای من مهم نیست چون مجازی هستند ولی در دنیای حقیقی خیلی برای من مهم است.

*اتفاقی افتاده که دوست نداشته باشید چهره مشهوری باشید؟

من به شهرت خیلی علاقه ندارم، این را صادقانه می گویم و شاید خیلی از آدمها باور نکنند ولی روزی که بازیگری را انتخاب کردم به تنها چیزی که فکر نمی کردم شهرت بود، یک بخشی از انتخاب من برای بازیگری این بود که راه پدرم را ادامه بدهم و یک بخش هم این که شغلی بود که روح من را ارضا می کرد و حال من با آن خوب بود، به دلیل اینکه شخصیت هایپری دارم خیلی زندگی یکنواخت مورد پسندم نیست و هیچوقت زندگی ام یکنواخت نبوده است، بازیگری این فرصت را به من می داد که یکنواخت نباشم و سر کارهای مختلف بتوانم اتفاقات جدید را تجربه کنم، هر چند شهرت ناگزیر است و وقتی که شما بازیگر بشوید و  کارهای پربازدیدتر و پربیننده از شما پخش شود شهرت همراه آن می آید، سعی من تا اینجا این بوده اگر قرار است شهرت داشته باشم محبوبیت داشته باشم و این برای من خیلی مهم است که اگر روزی احساس کنم مردم من را دوست ندارند و این آمار از آنهایی که من را دوست دارند بیشتر شود قطعا این حرفه را می بوسم و کنار می گذارم.

*دوست دارید چه نقش های را بازی کنید؟

نقش های خیلی سخت در غالب های خیلی متفاوت و دور از خودم.

*حسادت در بین بازیگرها چقدر وجود دارد؟

فکر می کنم زیاد باشد، یک ضرب المثل معروف است که می گوید اگر می خواهید جای رئیستان بنشینید او را هل بدهید بالاتر برود تا بتوانید جای او بنشینید، البته حسادت فقط در این حرفه نیست و در همه جا وجود دارد.

متین ستوده

*جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟

جلوی آینه نه! به آن فکر کرده ام اما تمرین نکرده ام.

*دوست داشتید کجا و با چه شغلی متولد می شدید؟

قطعا ده هزار بار دیگر هم به دنیا بیایم ایران را خیلی دوست دارم و خیلی زیاد دلواپس کشورم هستم، امیدوارم که ایران از هر لحاظ برای زندگی هر ایرانی جای خیلی مطلوبی بشود، حالا از هر لحاظ، شرایط اقتصادی، شرایط اجتماعی، دوست دارم که همینجا از هر لحاظ آباد باشد و با همین شغل.

*چهار شخصیت که دوست دارید از نزدیک ببنید؟

بهروز وثوقی، آلپاچینو، رابرت دنیرو، مریل استریپ، البته دوست ندارم آنها را از نزدیک ببینم که با آنها عکس بیندازم، دوست دارم فضایی باشد که بشود با آنها صحبت کرد و هم کلام شد، البته بهروز وثوقی را دوست دارم ببینم که حتی با ایشان عکس بگیرم، به شدت به ایشان ارادتمند و علاقه مند هستم.

متین ستوده

*چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید هستید؟

آن چیزی که من از خودم انتظار داشتم بیشتر از چیزی است که هستم.

من یک اخلاق بدی که دارم این است که یک سری کارها را شروع می کنم و نصفه کاره رها می کنم، چیزی که ازخودم انتظار داشتم امروز باشم این بود که همه آن کارهایی را که شروع کرده ام و نصفه کاره یاد گرفته ام به آن نقطه ایده ال خودش برسد، حالا موسیقی یا یاد گرفتن زبان های دیگر یا جایگاه من که حرفه بازیگری است، ولی این باعث نمی شود که ناامید شوم و همچنان تلاش می کنم که به آن چیزی که از نظر من ایده آل است برسم.

*فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟

با این شرایط زنده بمانیم، هر جا که بودیم بودیم!

عکس: فائزه سلیمیان

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا