حسن بهشتی پور: تحریم ها نباید باعث عدم اجرای سند راهبردی ایران و چین شود
*تحلیل شما درباره قرارداد ۲۵ ساله بین ایران و چین چیست؟
اطلاق قرارداد به این امر اشتباه است. این یک نقشه راهی در روابط ایران و چین برای ۲۵ سال آینده است. یعنی سرفصل های همکاری دو کشور ایران و چین در ۲۵ ساله آینده را مشخص کردند ولی برای اجرای بند آن باید جداگانه قرارداد مربوط به آن امضا شود و به نظرم اقدام خوبی است. بالاخره ایران باید با همه کشورها از جمله چین رابطه خوبی داشته باشد و قاعدتاً این سرفصل هایی که من خواندم زمینه های مثبتی است تا روابط ایران و چین بتواند در سال های آینده توسعه یابد. جوسازی هایی که درباره این توافق می شود عملاً غیرمنطقی است برای این که قرارداد نیست و وقتی بخواهد امضا شود باید به تائید مجلس برسد. در مجلس هم جزئیات مطرح می شود. این طور نیست که مثلاً بتوان محرمانه قراردادی انجام شود. این یک توافق کلی است که بهترین تعبیر نقشه راه توسعه روابط ایران و چین در ۲۵ ساله آتی بشمار می اید. شبیه این قرارداد را چین با عربستان امضا کرده، با ترکیه و همچنین با تاجیکستان و سایر کشورها امضا کرده است و چین در مسیر راه ابریشم جدید هستند، تلاش کرده با امضای توافق دو جانبه همکاری ها را پیش ببرد. به نظرم، برای اجرای این بندها هر یک نیاز است در آینده توافقات جداگانه ای امضا شود.
*بسیاری اذعان دارند در این خصوص موانعی پیش روی این قرارداد است از جمله سنگ اندازی از سوی کشورهای اروپایی و امریکا صورت گیرد. تحلیل شما چیست؟
این هم یکی از تحلیل های غلطی است که مرتب در سطح تبلیغات تکرار می شود. واقعیت این است که روابط دو جانبه کشورها نباید تحت تاثیر روابط با کشورهای ثالث قرار گیرد. چین با عربستان قرارداد امضا می کند می بیند که روسیه از این قرارداد خوشش می آید یا خیر؟ بالاخره چین با کشورهای مختلف همکاری مختلفی را انجام می دهد. به نظر من کشورهای دیگر توان کارشکنی در مسیر اجرای تفاهم نامه ندارند چون اراده دست دو کشور است و اگر دو کشور بخواهند اجرایی می شود و قرارداد چند مرحله ای و یا یک قرارداد چند جانبه بین چند کشور نیست و رابطه دوجانبه و تعریف شده است. اگر دو کشور اراده کافی برای اجرای آن داشته باشند اول توافق مورد به مورد را امضا می کنند و مجالس دو کشور آن را تائید می کنند و بعد برای اجرا می رود. بنابراین من فکر می کنم این که اروپا و امریکا موافق یا مخالف هستند معنی ندارد. مگر ما باید ببینیم اروپا یا امریکا موافق است یا نیست؟ مطرح شدن این موضوعات اشتباه است. یعنی روابط دوجانبه نباید تحت تاثیر روابط با سایر کشورها باشد. یعنی ایران چون با چین ارتباط دارد نباید با آلمان یا فرانسه ارتباطی داشته باشد. اینها به نظر من استدلال های غلطی است. هر کشور در جایگاه خود و متناسب با نیازهای دوطرف می توانند با هم همکاری دو جانبه داشته باشند.
*تحریم ها در این سند برای ما مانعی ایجاد نمی کند؟
اجرای هر نوع توافقی با ایران می تواند تحریم ها مانعی برای آن باشد و این ربطی ندارد که توافق را امضا کنیم یا خیر. باید بر اساس این نقشه راه موردها را بررسی کرد و مورد به مورد کارشناسی شود. مثلا در مورد همکاری نفتی با ایران و چین باید توافق جدیدی امضا شود و ببینیم این توافق تحت تاثیر تحریم های امریکا یا اروپا یا هر کشور دیگری قرار خواهد گرفت یا خیر. این اراده چین و ایران است که تعیین کننده است. آن چه اهمیت دارد آن توافق ها باید مشخص و امضا شود و تائید مجالس شد محتوا را بررسی کنیم که تحریم های امریکا و اروپا علیه ایران تاثیری روی اجرا دارد یا خیر. باید این سوال را در زمانی که این توافق موردی امضا شده تحلیل کرد و نتیجه را آن زمان بررسی کرد. هر آن چه اهمیت دارد باید توجه داشته باشیم به اراده ایرانی ها و چینی ها بستگی دارد. اگر مصر به اجرا باشند هر تحریمی هم باشد بالاخره می تواند تحریم ها را دور بزند و با هم رابطه برقرار کنند.
*پس کار ایران هم همانند چین سخت است. راهبردی که ایران باید در پیش بگیرد چه راهبردی است؟
مورد به مورد متفاوت است. مثلاً سرفصل همکاری های نفتی جداست، سرفصل سرمایه گذاری در بنادر جداست، سرفصل سرمایه گذری در راه های ارتباطی جداست، سرفصل روابط مخابراتی جداست. برای هر یک باید جداگنه قرارداد امضا شود. اگر قرارداد امضا شد متناسب با آن باید بگوئیم ایران چطور این قرارداد را امضا کند بهتر است. هنوز قراردادی امضا نشده است. نوع قراردادها متفاوت است. به نظرم باید مورد به مورد توافقاتی که ایجاد می شود را به بررسی بگذاریم. این که کلی می گویند این بدتر از ترکمنچای است مشخص است متن را نخواندند. مشخص است جوسازی خبری می کنند. وقتی ایران رابطه برقرار نمی کند می گویند چرا ایران رابطه برقرار نمی کند. در سال ۹۴ رئیس جمهور چین آمده و تاکنون به نتیجه نرسیدیم. ۵ سال گذشته است و به نتیجه نرسیده است و وقتی ایران رابطه برقرار می کند چارچوبی را تنظیم می کنند و می گویند این قرارداد ترکمنچای است و بدتر از آن است. بدین معناست که هر کاری کنیم اشکالی را می توانند بر آن بگیرند و این جوسازی خبری است و مبنایی ندارد.
ربطی ندارد. اگر معاهده پالرمو و CFT را که دو معاهده مهم علیه پولشویی و مبارزه با تروریسم است، امضا نکنیم مشکل FATF حل نمی شود حتی اگر بهترین روابط را با چین و روسیه و هند و فرانسه و آلمان برقرار کنیم ولی برای این که در نظام پولی بین المللی ما بتوانیم فعالیت داشته باشیم ما باید بتوانیم از طریق پیوستن به دو معاهده مهم که یکی پالرمو و دیگری CFT است با ملاحظاتی که مجلس در قانون خود دارد عضو آن شویم. تردیدی ندارم که این به نفع ملت ایران است. بالاخره انواع ملاحظات وجود دارد که باید آن را برطرف کرد. نمی شود در دنیای قرن ۲۱ در نظام بانکداری بین المللی فعالیت نکرد. برای این که در نظام بانکداری بین المللی فعالیت داشته باشید ناچار هستید که مناسبات خوبی با FATF داشته باشید و دو معاهده را اجرایی کنید و ملاحظاتی در بندهایی است که مجلس بیان کرده و از قبل قوانین داخل ایران برای ایران حجت است، نه آن چه در پالرمو و CFT آمده است. بنابراین من فکر می کنم که رابطه ما با چین اگر بحث مشکلات مالی و بانکی حل نشود دچار مشکل می شویم. اگر فکر کنیم قرارداد با چین و سند همکاری با چین امضا کردیم و مشکل FATF حل می شود درست نیست. تاثیری روی FATF نیست. برعکس این وجود دارد که اگر مسائل دو معاهده مذکور را حل کنیم و مشکلی با FATF نداشته باشیم در بهبود روابط با چین و سایر کشورها تاثیر مثبت دارد.
گفتگو: زهرا ترابی