خلاصه استان قسمت ۱۸ سریال ترکی بن بست قلب Yürek Çikmazi
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی بن بست قلب را برایتان گذاشته ایم، تا قسمت آخر سریال همراهمان باشید. سریال بن بست قلب به کارگردانی بهادیر اینجه و سردار گوزلکلی در سال ۲۰۲۲ ساخته شده است. این سریال محصول کشور ترکیه و در ژانر درام و خانوادگی میباشد. «بن بست قلب»، داستان خانواده ای است که از روستایی به استانبول کوچ می کنند. جنت که از زمان جوانی همیشه روی پای خودش ایستاده، با ییلماز ازدواج می کند و از روستای خود به استانبول می آید. خشونت ییلماز در طی سال ها باعث می شود جنت به سراغ وکیلی به نام زینب برود و پس از این اتفاق، زندگی خانواده آن ها برای همیشه تغییر می کند. در این سریال عایشه بینگل، ایرم هلواچی اوغلو، دیلارا آکسویک، بیهتر دینچل و جمال توکتاش به هنرمندی پرداختهاند.
قسمت ۱۸ سریال ترکی بن بست قلب
خلیل که به خاطر بازداشت شدن پدرش و به جریان افتادن دوباره پرونده مادرش خوشحاله از زینب تشکر میکنه و او را به صرف قهوه دعوت میکنه. بعد از خوردن قهوه با همدیگه به بولینگ میرن سپس خیلی خوبیو با همدیگه میگذرونن و حسابی خوش میگذرونن. فوندا که عاشق خلیل بوده و همیشه دنبال توجه او نسبت به خودش بوده از گرم گرفتن آنها با همدیگه ناراحت میشه و حسادت میکنه او به شرکت پیش جانر میره و بهش میگه که دیشب خلیل و زینب دست تو دست با همدیگه به کافه رفتند جانر ازش تشکر میکنه که بهش خبر داد و میگه من میخوام برای زینب جشن تولد بگیرم و ازت میخوام تا بهم کمک کنی فوندا قبول میکنه.جانر میز مجللی را در همان رستورانی که خلیل کار میکنه توش رزرو میکنه او تم تولد را سفارش میده و تمام دوستان مشترکشان در شرکت و دوستان خود زینب به همراه پدر و مادرش را دعوت میکنه. سپس از ایلول دستیار و دوست همکار زینب میخواد تا او را هرجور که شده به همان رستوران بکشونه ایلول قبول میکند. زینب وقتی با ایلول به همان رستوران میرن او با دیدن مهمانها شوکه میشه و جانر تولدشو تبریک میگه و ادامه میده که خیلی خوب شد که به دنیا اومدی زینب میگه نیازی به این کارها نبود من اصلاً از اینجور مراسمها خوشم نمیاد!
از طرفی وکیل ییلماز تمام تلاششو میکنه تا به دادستان ثابت کنه ییلماز بیگناهه سپس موفق میشه تا شب را ییلماز به خانه خودش برگرده و در بازداشتگاه نمونه! دکتر پیش فریده میره و بهش میگه حالتون بهتره و میتونین مرخص بشین سپس ازش میپرسه که باردار بوده یا نه فریده میگه نه اما وقتی کیوانچ برای گرفتن جواب آزمایش میره پیش دکتر او بهش میگه که جواب آزمایشش خوبه اما همسرتون بارداره انگاری خودش خبر نداره! کیوانچ شوکه میشه و تو فکر میره او روند طلاق را متوقف میکنه چون اصلاً انتظار پدر شدن را نداشته. جانر موقع رفتن زینب بهش جعبه کادویی میده و میگه وقتی رفتی خونه و تو اتاق تنها بودی بازش کن سپس از اونجا میره که خلیل زینب را صدا میزنه. زینب به پدر و مادرش میگه که شما برین من خودم میام خونه. خلیل هدیه تولدش را بهش میده و زینب با دیدن هدیهاش حسابی خوشحال میشه وقتی به اتاقش میره هدیه خلیل که یک تندیس حقوقی هست و با عنوان بهترین وکیل بهش داد زینب هر وقت اینو میبینه لبخند میزنه سپس یاد هدیه جانر میافته و با باز کردنش میبینه یک فلش مموریه. با زدن به لپ تاپ می بینه فیلمی از خلیل که با فوندا بدرفتاری میکنه او یه جورایی میخواد به زینب بفهمونه که خلیل هم عصبیه و دست به زن داره و یکی مثل پدرشه….