خلاصه داستان قسمت ۱۳۱ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۳۱ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۳۱ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۳۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۳۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

تو خونه عبداله خان همه نشستن که دوباره پنبه شروع میکنه به دوعا و خانواده اش تیکه انداختن که دوعا باهاش دعوا میکنه و میگه نمیزارم به مادرم توهین کنین! اونا باهم بحث میکنن و میره تو اتاقش که فاتح بهش میگه مامان خیلی زیاده روی کردی! و پشت دوعا درمیاد و دنبالش میره. از طرفی مهری تو اتاقش نشسته و صفحه مجازی غمزه دوست دختر مته خان را چک میکنه و خودشو با اون مقایسه میکنه سپس به چیمن زنگ میزنه و میگه که فردا میخوام برم آرایشگاه بیا تو هم نظر بده. فردای آن روز شعله میره پیش سولماز و میخواد رابطه اش باهاشو خوب کنه که سولماز بهش راه نمیده و میگه این عشق تو اشک خیلیارو درآورده! خونه رو هم نمیخواد تخلیه کنی فردای روز که عبداله انداختت سطل زباله سر پناه داشته باشی! شعله عصبی میشه و میره. وکیل عبداله خان پیشش میره تو شرکت و بهش میگه که کارتون خیلی سخته و اگه موافقت نکنن به طلاق توافقی خیلی طول میکشه عبداله خان میگه من میرم باهاش امروز حرف میزنم. پنبه و نیلای و نورسما نشستن که برگه احظاریه طلاق میاد و پنبه شوکه میشه و حیابی بهم میریزه.

او با گوشی نورسما به عبداله خان زنگ میزنه و شروع میکنه به نفرین کردن و گفتن این حرف که طلاق نمیگیرم. دوعا حاضر شده و با جمره داره میره خونه مادرش که پنبه جلوشو میگیره و میگه خودت هرجا میری برو ولی نوه منو نمیبری و باهم سر جمره کش مکش دارن که نورسما و نیلای پنبه را آروم میکنن و نیلای پنبه را میبره و دوعا بعد از کمی حرف زدن با نورسما از اونجا میره. وقتی خانواده اش میفهمن شعله چه بلایی سر اون آورده آذرخش میگه میرم باهاش حرف بزنم شاید سر عقل اومد. عامر بهش زنگ میزنه و میخواد تا به اونجا بره و باهاش حرف بزنه آذرخش قبول میکنه. او اول سراغ شعله میره و وقتی میبینه او فقط حرف خودشو میزنه از اونجا میره به طرف خونه عامر. عامر همه چیزو واسش تعریف میکنه و میگه واسه اینکه نمیخواستم پاسوز من نشی بهت دروغ گفتم که عاشق شدم، غنچه یکی از دوست های قدیمیه منه آرش کمک خواستم آذرخش شوکه شده و فقط بهش نگاه میکنه.

عبداله خان شب وقتی همه تو خونه هستن میره تا با پنبه حرف بزنه که او بهش میگه من طلاق نمیگیرم الکی اومدی بعد از چند دقیقه شعله به اونجا میاد که همه جا میخورن و پنبه میخواد بهش حمله کنه که او بهش میگه که به هرکی هرچی میخوای بگی بگو ولی به عبی حق نداری چیزی بگی! بچه های خودتو مؤاخذه کن نورسما حدودا یه سال میدونه وقتی عبی اومد خونه ام و اعتراف کرد که عاشقمه نورسما اونجا بود شنیده بود یا نیلای و مصطفی اونا هم میدونستن و ماجرای قرار گذاشتنشون باهاشو میگه امید که از روز اول میدونست! فاتح عصبی میشه و میخواد به شعله حمله کنه که جلوشو میگیرن و آنها دست تو دست میرن و پنبه داد میزنه کسی بهم دست نزنه و میره تو اتاقش. نیلای پیشش میره و توضیح میده که چرا اون کارو کرده پنبه بهش میگه کاری میکنم اول دوعا و فاتح بعدم نورسما و امید از هم جدا بشن بزار بگن بدجنسه ولی در عوضش میشیم همون خانواده خوشبخت!…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا