خلاصه داستان قسمت ۱۵۸ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۵۸ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۵۸ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۵۸ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۵۸ سریال ترکی شربت زغال اخته

چیمن گورکم را تعقیب میکنه و تو رستوران باهاش حرف میزنه اونجا متوجه میشه که گوکان برادرشه و متعهله حتی دوتا بچه هم داره چیمن حالش حسابی داغون شده و بهم ریخته. او با خالی داغون از اونجا میره و با خودش میگه خدایا من چیکار کردم! گورکم با برادرش دعوا میکنه و میگه خاک تو سر چندشت کنم این دختر تا اینجا تعقیبم کرده میفهمی؟ تعجب نمیکنم بیاد یه روز دم در خونه اون موقع ببینم چیکار میخوای بکنی! نیلای خبری درباره مته خان میبینه تو گوشیش که کنار یه زن سن دار به عنوان دوست دخترش ایستاده پنبه و نیلای جا خوردن و پنبه به عامر زنگ میرنه و خبر میده عامر با دیدن خبر عصبی میشه و خبرو به مصطفی هم نشون میده سپس با کلافگی به مته خان زنگ میرنه و بهش میگه همین الان بیا شرکت مته خان میگه یکم دیگه میام خونه و وقتی میخواد بره اون زن نمیزاره و نظرشو عوض میکنه که مته خان میگه باشه یکم دیگه میمونم. فاتح با دوعا قرار گذاشته تو کافه و ازش به خاطر آبرو ریزی که کردن سوال میپرسه و درباره اش حرف میزنن در آخر دوعا اعتراف میکنه که هنوز احساسش بهش همونه و بهم یه فرصت بدن فاتح میگه نمیشه من میخوام یکی کنارم باشه که میتونم حالشو خوب کنم و بخندونمش! دوعا میگه عاشق اون دختر شدی آره؟ او تأیید میکنه که دوعا بهم میریزه و بعد از رفتن فاتح سرجاش میشینه و بغض میکنه.

لمان پیش پنبه اومده و باهم درباره حامله شدن شعله حرف میزنن و پنبه باهاش درد و دل میکنه و میگه هرکاری دلش میخواد بکنه فقط از خانواده من دور باشه! نورسما میخواد بره جشن ییلدیز که از امید میخواد بیاد اما او میگه حوصله ندارم و درباره اومدن پنبه به دفتر شعله میگه سپس دوباره باهم دعواشون میشه و نورسما میره. فاتح و مصطفی به خانه عامر میرن تا تنهاش نزارن تو این موقعیت. چیمن میره پیش شعله و باهاش درد و دل میکنه و همه چیزو میگه شعله آرومش میکنه و میگه تو از همه جا بلاکش کن بندازش بیرون از زندگیت منم به هیچکی نمیگم هواتو دارم چیمن آروم میشه یکم. مته خان وقتی میاد خونه با پررویی جواب همه اونارو میده و میره اتاقش که فاتح میگه بزار یخورده بگذره بعدا بازم حرف میزنیم باهاش الان الکی گارد میگیره زنه واسش بزرگ میشه. دوعا با خانواده اش حرف میزنه و میگه که دوست دارم آشتی کنم همه جا خوردن و میگن میفهمی چی میگی؟ آذرخش میگه شایدم از روی حرصه دوعا عصبی میشه و میره تو اتاقش. نورسما وقتی برمیگرده به خانه امید بهش میگه بهتره یه مدت تنها باشیم تا فکر کنیم اوضاعمون زیاد خوب نیست اینجوری واسه جفتمون خوبه و میره از خونه که نورسما گریه اش میگیره. عبداله خان بالاخره از جاش بلند میشه و میره به سالن. سپس ازشون میپرسه چیا شده؟ آنها خبر عاشق شدن مته خان را میدن که عبداله خان میگه به حق چیزهای نشنیده! پنبه به عبداله خان میگه که شعله حامله ست او شوکه میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا