خلاصه داستان قسمت ۱۸۳ سریال ترکی قضاوت + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۸۳ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.
خلاصه داستان قسمت ۱۸۳ سریال ترکی قضاوت
دادگاه تشکیل شده و ایلگاز کایا تبرئه و عمر به زندان راهی میشه همه خوشحال میشن و از جیلین هم تشکر میکنن. دادستان ارشد با ایلگاز حرف میزنه و میگه من هرچیزی گفتم و دستور دادم طبق چیزهایی بود که تو خونه پیدا شده بود شواهد اینو نشون میداد ایلگاز میگه نقشه شون بود به راحتی گولتون زدن. ارن رفته دنبال برادر ایلگاز و برای کارهای سرخوشی که انجام میدن سرزنشش میکنه جیلین خبر میده که ایلگاز تبرئه شد آنها خوشحال میشن. جیلین میره بازداشتگاه پیش عمر و بهش یه گلوله نشون میده و میگه این چیه؟ او میگه برو از یکتا بپرس خواستی بپرسی اینم بپرس که کی شکایت تورو به کانون وکلا کرده! سپس باهم کمی بحث میکنن سپس از اونجا میره. جیلین و ایلگاز با ارن و یکتا میرن به اتاق دادستان دریا.
اونجا بهش پوکه ای که عمر قبل از دادگاه بهش داده بود را بهش نشون میده و میگه ماجرا چیه؟ ایلگاز میگه این پوکه ی گلوله ایه که همه جارو دنبالش گشتیم! عمر را میبرن به اتاق دادستان ارشد و ازش میخوان که هرچی میدونه بگه. او بهشون میگه همه ی این کارها زیر سر بابام یکتا تیلمن بود من فقط مهره بازیش بودم و تمام کارهایی که کرده را بهشون میگه. در آخر میگه من همه ی اینکارهارو برای اینکه پدرم منو دوست داشته باشه انجام دادم! وقتی یکتا از اتاق بیرون میره حسابی کلافه و عصبیه برای حرفهایی که عمر بهشون زده و با دیدن عمر که ار اونجا رد میشه خودشو کنترل میکنه. یکتا وقتی میخواد بره از اونجا سربازها میرن جلو و بهش میگن شما به دستور دادستان ارشد بازداشتین یکتا عصبی میشه و به جیلین و ایلگاز و بقیه میگه میخواین چشمتونو روی این بی عدالتی ببندین؟ و اونو از اونجا میبرن ایلگازو بقیه به دادستان ارشد نگاه میکنه و میگن که دارن نقشه شونو با سرعت پیش میبرن.
ایلگاز تو اتاق به جیلین میگه الان نباید کاری کنیم باید باور کنن که نقشه شون داره خوب پیش میره تا یه جا گاف بدن. تو بازداشت یکتا به عمر میگه بهشون چی گفتی روانی؟ او هیچی نمیگه و فقط نگاه میکنه که یکتا عصبی میشه. ایلگاز میره پیش دادستان ارشد و تقاضا میکنه که پروندشو دوباره پس بگیره و خودش انجام بده البته با کمک دادستان فعلی پرونده دادستان ارشد قبول میکنه. بعد از چند دقیقه همکاری آنها دادستان ارشد میاد و میگه این پرونده رو مخدومه اعلام کنیم که وقت کلانتری گرفته نشه اونا هم قبول میکنن. ایلگاز میگه من برم فیلم دوربین هارو چک کنم ببینم کی امضاء منو جعل کرده همکارش میگه من چک کردم لازم نیست ولی وقتی اصرار ایلگازو میبینه فلشی بهش میده و میگه همش تو اینه خودتون نگاه کنین و ایلگاز میره….