خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی گلجمال + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال های ترکیه ای قسمت ۲۰ سریال ترکی گلجمال را قرار داده ایم. با ما همراه باشید. سریال گل جمال (Gülcemal) یکی از موردانتظارترین سریال‌های جدید ترکی است که با استقبال فوق‌العاده‌ای پس از انتشار روبه‌رو شد. داستان سریال گل جمال حول محور شخصی به همین نام می‌چرخد. مورات اونلامیش ، ملیس سزن، ادیپ تپلی، نایلای اردونماز ، آتیلا شندیل  بیرجه آکالای مروه سوی و… بازیگران اصلی این سریال هستند.

قسمت ۲۰ سریال ترکی گلجمال
قسمت ۲۰ سریال ترکی گلجمال

قسمت ۲۰ سریال ترکی گلجمال

دوا با ایپک از خواب بیدار میشه که میبینه داشته خواب میدیده ایپک میگه گلجمالو صدا میزدی داشتی کابوس میدیدی؟ دوا میگه اره سپس از اینکه هنوز از گلجمال خبری نشده کلافه و عصبی میشه. او درباره گلجمال با ایپک حرف میزنه و میگه چطور یه ماه گذشته ولی نخواسته منو پیدا کنه تا ازم معذرت خواهی کنه؟ ایپک میگه چجوری باید پیدا میکرد؟ حتی شماره هامونو هم عوض کردیم! دوا میگه گلجمال اگه بخواد هرچیزیو پیدا میکنه! سپس با بزش میره به حیاط پیش ابراهیم پدرش سپس بعد از کمی حرف زدن میره واسش قهوه درست کنه. سر میز صبحانه گل اندام از وفا میپرسه داداشش گلجمال کجاست او میگه صبح رود رفته بیرون، گل اندام میگه این یه ماه داداشم خیلی اذیت شده. گلجمال به سر خاک پدرش رفته و باهاش حرف میزنه و میگه تا زمانیکه زجری که کشیدمو سر ظفر نیارم پا پس نمیکشم. او موقع رفتن ظفر و آرمان را با امرلله سر خاک مصطفی پهلوان میبینه. ارمان با گلجمال بحث میکنه که گلجمال بهش اسلحه میده و میگه تو فقط میتونی بهم شلیک کنی ظفر از ارمان خواهش و تمنا میکنه که شلیک نکنه ارمان به گلجمال میگه من اگه شلیک کنیم دیگه چه فرقی دارم با تو؟ و با ظفر از اونجا میرن.

دوا به بهونه تشکر و خداحافظی نکردن به مامان فیروزه زنگ میزنه سپس با طعنه از گلجمال سراغ میگیره که تو این یه ماه اصلا به دنبال من نیومده که معذرت خواهی کنه مامان فیروزه میگه این یه ماه اصلا حالش خوب نبود تازه امروز رفت بیرون ایپک میره پیش دوا که میبینه او با دستپاچگی تلفنو قطع میکنه او ازش میپرسه با کی حرف میزد و وقتی میبینه دوا با فیرزوه حرف میزد استرس میگیره که گلجمال جای اونارو پیدا نکنه دوا میگه من بهش نگفتم که کجاییم خیالت راحت. گلجمال به وفا میگه از اونجایی که دوا جاسوس نبوده فقط یه مورد میمونه رو میز مرت! اون یهویی وارد زندگیمون شد مرت میشنوه و از ترس سریع به ظفر زنگ میزنه که او جواب نمیده. ظفر با شهردار قرار گذاشته و او بهش میگه از یه خیریه بهتون کمک قرار بشه ۲ میلیون ظفر خیلی خوشحال میشه و سریعا به امرلله خبر میده. شهردار بعد از رفتن ظفر به گلجمال زنگ میزنه و میگه کارها همونجوری که خواستین پیش رفت  و میپرسه چرا همچین کاری میکنین آقا گلجمال؟ گلجمال میگه چون مادرمه. مرت طبق گفته ظفر و گرفتن آدرس دوا به گل اندام میگه که جای دوارو پیدا کرده.

مرت و گل اندام پیش گلجمال رفته و بهش میگه که آدرس دوتارو میدونه گلجمال ازش تشکر میکنه و میگه من خودم میدونم آدرسشو و میره. ظفر با مرت تماس میگیره و باهاش حرف میزنه و درباره زنی میپرسه که قبلا امرلله تو بیمارستان پیش ابراهیم دیده بود و تو خونه گلجمال هم دیده شده بود مرت میگه اسم واقعیشو نمیدونم ولی بهش میگن مامان فیروزه. گلجمال به دم در خانه ابراهیم رفته که دوا با دیدنش جا میخوره ولی ته دلش خوشحاله سپس میخواد تا باهم حرف بزنن دوا قبول نمیکنه و ابراهیم میگه زنگ میزنم به پلیس گلجمال میگه تا حرف نزنم نمیرم. او تا خود صبح با سنگ به پنجره میزنه تا بفهمونه اون اونجاست و جایی نرفته. صبح دوا به حیاط میره و فکر میکنه گلجمال رفته و ناراحت میشه و میگه چرا باید بمونه! وقتی بزشو که اسمشو گلجمال گذاشته صدا میزنه گلجمال بهش میگه که این کارت خیلی زشته و باهم کمی بحث میکنن. گلجمال وقتی میبینه دوا نمیاد تا برن خرف بزنه به زور بلندش میکنه و میبره و به ابراهیم میگه فردا میارمش…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی گلجمال + تصویر

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا