خلاصه داستان قسمت ۲۴ سریال ترکی نشاط زندگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۴ سریال ترکی نشاط زندگی می باشید همراه ما باشید. سریال نشاط زندگی (شادی زندگی من)، داستانی زنانه است که به موضوعاتی مانند خانواده، عشق، و تلاش برای رسیدن به اهداف می‌پردازد. این سریال ترکیه ای با نگاهی مدرن به مفاهیم سنتی، توانسته است مخاطبان زیادی را جذب کند. سریال نشاط زندگی از تاریخ ۲ بهمن ماه ۱۴۰۲، روزهای زوج ساعت ۲۰:۰۰ و تکرار آن روز بعد ساعات ۱۲:۰۰، ۱۷:۰۰ از شبکه جم تی‌وی پخش می‌شود. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ شبنم بوزوکلو در نقش نشه شنبکال، تولگا تکین در نقش مصطفی شنبکال، متین کوشکون در نقش مهمت شنبکال، اوغور دمیریهلوان در صالحا شنبکال، ارس شنول در نقش سردار شنبکال، گیزم کالا در نقش آیلین اوزای، ازگی تومبول در نقش تورکان شنبکال، سوریا گوزل در نقش سودا کورماز، نیسان دوکمچی در نقش زینب شنبکال، گفت اژه ییلدیزیم در نقش امره شنبکال و…

قسمت ۲۴ سریال ترکی نشاط زندگی
قسمت ۲۴ سریال ترکی نشاط زندگی

قسمت ۲۴ سریال ترکی نشاط زندگی

صالحه و نرمین کیکی دیگه درست کردن اما طعمش انقدر بد شده که حتی نمیتونن خودشون بخورن. صالحه یاد نشه میوفته و میگه فهمیدم چیکار کنیم او به نشه زنگ میزنه و میگه یکسر بره پیشش. او یه اسلایس کیکی که مونده را بهش میده بخوره و نشه از روی طعمش میگه که چیا تو کیک ریخته و نرمین مینویسه دستورشو. تو کافه آیلین از شلوغی استرس گرفته و بهش میگه ما هنوز مجوز نداریم چیکار باید بکنیم؟ سردار میگه نگران نباش اونم حل میکنیم. همان موقع مامورها میان و ازش مجوزشونو میخواد تا ببینه وقتی میبینه مجوز ندارن پلمپش میکنن. مصطفی با هاکان دعوا کرده به خاطر دید از بالا به پایینش که به نشه زنگ میزنه و ازش میخواد بره پیشش تا باهم حرف بزنن. نشه پیشش میره و تو پارک بهش میگه که با هاکان دعوا و بحثش شده و از اینکه از او خیلی عقبه گلگی میکنه و نشون میده که بهش حسادت میکنه نشه با دیدن عکسش جا میخوره و واسش آشنا میزنه سپس بهش میگه ما میریم به مسابقه پلوخوری و به زور مصطفی را راهی میکنه. آنها به مسابقه میرن و اونجا میبینن که هاکان با زنش اومده و اونا هم واسه مسابقه اسم مینویسن.

دو مرحله اول را هاکان و زنش و سه مرحله آخر را نشه و مصطفی میبرن و در آخر برنده مسابقه میشن و مصطفی میره بالاسر دیگ پلو کشی. مصطفی به نشه میگه چه خوب شد که اومدیم اگه بردیم به خاطر تو بود نشه. شب تو خونه همه جمع شدن سر میز شام و صالحه از غذاهای رژیمیش بزای همه میکشه و ازشون میخواد بخورن اونا نمیتونن لب بزنن و با امراه کمی سبزیجات میخورن. صالحه خودش یخورده قارچ میخوره که با طعمش اصلا نمیتونه قورت بده و به مهمت میگه بریم رستوران اصلا کباب بخوریم همگی خوشحال میشن و راهی رستوران میشن. زینب که متوجه شده مادرش این اواخر مثل همیشه نبوده تو دفتر روزمره اش مینویسه و در آخرش میگه که ای کاش بهم اعتماد میکرد و از رازهاش بهم میگفت. فردای آن روز تو کار خونه به نشه کمک میکنه که نشه شوکه شده و روشا میگه زینب چش شده؟ داره تو خونه کمک میکنه! سپس به نشه میگه من چند ساعتی نیستم تو یه سریال پیشنهاد بازی گرفتم نشه خوشحال میشه و بهش تبریک میگه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی نشاط زندگی Hayatim Nesesi

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا