خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی ایگو + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی ایگو را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی ایگو (به مرد نمیشه اعتماد کرد) با نام کامل Erkeğe Güven Olmaz و مخفف EGO به کارگردانی دوعا جان آنافارتا (Doğa Can Anafarta) و شنول سونمز (Şenol Sönmez) ساخته شد. نویسندگی این مجموعه ترکیه ای نیز برعهده جمعی از نویسندگان بود و در واقع اقتباسی از سریال کره ای وسوسه (Temptation) که خالق آن هان جی-هون (Han Ji-hoon) بود، محسوب میشود. این اثر از اوایل سال ۲۰۲۳ از شبکه فاکس ترکیه پخش و پس از چند ماه به پایان رسید.
قسمت ۲۶ سریال ترکی ایگو
ارهان به صمد زنگ میزنه و میگه تو گفتی به سیبل من کجام؟ صمد تایید میکنه و میگه منو لای منگنه گذاشت ارهان باهاش بحث میکنه و بعد از قطع تماس در اتاق زده ارهان با دیدن سیبل میگه تو دست بردار نیستی؟ سیبل میگه نه اومدم اینو امضاء کنی به توافق برسی من برم به کارم برسم اما ارهان راضی به امضاء نمیشه که سیبل از اونجا میره ولی هنوز ۵ دقیقه نشده که برمیگرده و میگه امضاء کنه تا امضاء نکنه نمیره جایی. آردا به صنم زنگ زده و میگه جلوی در خونتون هستم صنم پیشش میره که وقتی تو ماشین میشینن آردا درو قفل میکنه و میگه میریم یه جایی که مجبور به ازدواج با اون مرتیکه نشی صنم میگه من مجبورم خانواده ام تو بد مخمصه ای گیر افتاده! آردا بی اعتنایی میکنه و میره به سمت خونه بابا برهان. ارهان تو اتاق با سیبل بحث میکنه و در آخر سیبل را از اونجا میفرسته بره. فردای آن روز بابا برهان به تاکسیرانی میره تا ماشینو بگیره برای مسافرکشی که بهش میگن صاحب ماشین گفته بری دنبال یه کار دیگه و ازت پس گرفته ماشینو برهان جا میخوره و میگه باسه. او با خودس میگه هممون بی کار شدیم باید یه کاری پیدا کنم اینجوری نمیشه!
او با فکری مشغول به طرف خانه میره که ظفر سراغش میره و با حرفاش بهش میفهمونه که بیکار شدنش کار اون بوده و میگه کارهای بدتری هم میتونم بکنم اما گفتم بیام اول بهتون بگم. که نگه داشتن زن آینده ام تو خونه تون کار درستی نیست! برهان باهاش دعوا میکنه و او از اونجا میره. سیبل تو شرکت داره به کارها رسیدگی میکنه که طاهر میره تو اتاق جلسه که سیبل بیرونش میکنه عصین غر میزنه که چرا بهش هیچی نگفتی وقتی جلو همه اونجوری باهات حرف زد؟ و باهم بحث میکنن. ارهان به شرکت ظفر میره و با او و پدرش اسماعیل درباره کارهایی که کردن حرف میزنه ظفر عصبی میشه و همه رو تایید میکنه و در آخر میگه خوب الان که چی؟ ارهان میگه منصرف شدم دیگه الان کاری ندارم باهاتون و میره اونا تعجب میکنن. سیبل و گروهش تو جلسه متوجه میشن که یه قرارداد دیگه شون هم کنسل شده همانموقع ظفر زنگ میزنه و میگه که کار اون بوده اما اینبار به خاطر ارهان که اومده بود واسشون شاخ و شونه کشیده بود سیبل عصبی میشه و به ارهان زنگ میزنه و میگه واسه چی رفتی؟ میدونی چیکار کردی؟ ارهان فایل صوتی را واسش میفرسته و سیبل با خوشحالی پیش طاهر میره و فایلو واسش میفرسته و میگه بفرست واسه دادستان تا دیگه نتونن تهدیدت کنن.
عصین که پیششون بود میشنوه و متوجه میشه سپس با کلافگی به بهونه تجدید آرایش میره و به ظفر زنگ میرنه و خبر میده طاهر بهم میریزه. شوکران به خانه برهان رفته و از صنم میخواد تا برن اما او میگه من جایی نمیام! ارهان به اونجا میاد و میگه که مشکل حل شد دیگه لازم نیست حرص بخورین صنم و شوکران خوشحال میشن و همدیگرو بغل میکنن. ارهان با الیف تنهایی حرف میزنه و بهش میگه که میخوام پدری کنم واسه بچه برگه های طلاق تو ماشینه امضاء کنم تمومه و ازش یه فرصت دیگه میخواد الیف قبول میکنه. شب سیبل به اتاق ارهان رفته و در میزنه که الیف درو باز میکنه سیبل میره داخل که الیف واسش کری میخونه و میگه گفت بودم که جوری ارهانو ازت پس میگیرم که تو ازم گرفتیش! سپس بعد از کمی حرف زدن برگه های طلاقو که امضاء شده بهش نشون میده که سیبل پاره میکنه و میگه به من میگن سیل! تا وقتی نخوام بازی تموم نمیشه و با لبخند به الیف که با حرص نگاهش میکنه چشم دوخته…