خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی نشاط زندگی + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان ۲۶ سریال ترکی نشاط زندگی می باشید همراه ما باشید. سریال نشاط زندگی (شادی زندگی من)، داستانی زنانه است که به موضوعاتی مانند خانواده، عشق، و تلاش برای رسیدن به اهداف میپردازد. این سریال ترکیه ای با نگاهی مدرن به مفاهیم سنتی، توانسته است مخاطبان زیادی را جذب کند. سریال نشاط زندگی از تاریخ ۲ بهمن ماه ۱۴۰۲، روزهای زوج ساعت ۲۰:۰۰ و تکرار آن روز بعد ساعات ۱۲:۰۰، ۱۷:۰۰ از شبکه جم تیوی پخش میشود. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ شبنم بوزوکلو در نقش نشه شنبکال، تولگا تکین در نقش مصطفی شنبکال، متین کوشکون در نقش مهمت شنبکال، اوغور دمیریهلوان در صالحا شنبکال، ارس شنول در نقش سردار شنبکال، گیزم کالا در نقش آیلین اوزای، ازگی تومبول در نقش تورکان شنبکال، سوریا گوزل در نقش سودا کورماز، نیسان دوکمچی در نقش زینب شنبکال، گفت اژه ییلدیزیم در نقش امره شنبکال و…
قسمت ۲۶ سریال ترکی نشاط زندگی
سردار بعد از کمی خلوت کردن با برادر آیلین از خونه بیرون میاد و برای آیلین پیغام میزاره که باید باهم حرف بزنیم با برادرت الان آشنا شدم! روشا با زینب به کمپ فیلمبرداری رفتن و اونجا میرن تو کانکس خودشون تا استراحت کنن که تاوقته نقش روبروش بیاد و باهم حرف بزنن و آشنا بشن. تو بیمارستان پزشک ارشد به اتاق سودا میره و بهش میگه که یه دکتر جدید به اسم مته یوکسل قراره بیاد تو بخش داخلی مطمئنم بهش کمک میکنی و ازت جی های زیادی یاد میگیره. مصطفی با پسرش در حال رفتن به پیکنیک پدر و پسری هستن. آیلین که به صورت یکدفعه ای و اتفاقی قراره بازیگر همان سریالی بشه که روشا قراره اونجا بازی کنه. وقتی به عنوان پارتنر خودش تو سریال اونو جلوی خودش میبینه جفتشون جا میخورن و برای آنها تعریف میکنه که چجوری وارد این زمینه شده. همان موقع سردار به آیلین زنگ میزنه که من جلوی صحنه فیلمبرداریم او پیشش میره تا باهم حرف بزنن. اونجا سردار بهش میگه که با برادرت آشنا شدم آیلین جا میخوره سپس بهش از برادرش میگه و در آخر میگه که تو خیالت راحت باشه از پسش برمیایم میفرستمش بره.
صالحه به گالری هنری رفته ولی اونجا سرگرم نقاشی کشیدن شده تا استاد بیاد و تورکان را باهاش آشنا کنه اما تورکان که تایم زیادی تو ماشین منتظرش بوده میره پیشش و میگه من پایین خسته شدم از بس منتظرت بودم تو اینجا داری نقاشی میکشی؟ سپس با کلافگی از اونجا میره و صالحه به نقاشی ادامه میده که از همه هم بهتر کشیده. بچه های دیگه پیشش میرن و میپرسن که چجوری کشیده سپس ازش مشاوره میگیرن که با مشکلاتشون چیکار کنن صالحه برای همشون مشاوره میده. فیلمبرداری شروع میشه و کارگردان میاد از آیلین تعریف میکنه اما از روشا نه و میگه یکبار دیگه بریم اما روشا قبول نمیکنه و میگه خجالت بکش با این همه سابقه بازیگری اومدی بهم یاد بدی؟ سناریو مشکل داره همش نوشتین مکث! مکث! سپس از کارگردان میخواد تا بره. زینب میاد و از جفتشون تعریف میکنه و ازشون میخواد تا برن به بیمارستان آیلین میگه چرا؟ زینب میگه به خاطر ماجرایی که خودت خبر داری بیا بریم بهت میگم و راهی میشن….