خلاصه داستان قسمت ۲۷ سریال ترکی ایگو + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۷ سریال ترکی ایگو را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی ایگو (به مرد نمیشه اعتماد کرد) با نام کامل Erkeğe Güven Olmaz و مخفف EGO به کارگردانی دوعا جان آنافارتا (Doğa Can Anafarta) و شنول سونمز (Şenol Sönmez) ساخته شد. نویسندگی این مجموعه ترکیه ای نیز برعهده جمعی از نویسندگان بود و در واقع اقتباسی از سریال کره ای وسوسه (Temptation) که خالق آن هان جی-هون (Han Ji-hoon) بود، محسوب میشود. این اثر از اوایل سال ۲۰۲۳ از شبکه فاکس ترکیه پخش و پس از چند ماه به پایان رسید.
قسمت ۲۷ سریال ترکی ایگو
الیف با عصبانیت به سیبل میگه تو توی سرت چی میگذره؟ سیبل با لبخند بهش میگه با پاره کردن این برگه ها نفهمیدی واقعا؟ آنها باهم بحث میکنن و درباره سرکان صحبت میکنن الیف میگه ارهان در آخر ازت طلاق میگیره اون تورو دوست نداره! سیبل میگه واقعا؟ اینجوری فکر میکنی؟ ولی یجور دیگه نشون میداد که تازه دیشب باهم بودیم بعدشم من میخواستم برم عمل بشم ولی میدونی ارهان چیکار کرد؟ خودش اومده منو از روی تخت عمل بغل کرده آورده خونه وقتی هم که به هوش اومدم دیدم کل خونه را تزیین کرده عاقد را آورده و همه ی دوستامو هم دعوت کرده بود خیلی شب رومانتیکی بود به نظرت واسه چی این کارارو کرده بود؟ الیف میگه همش توهمه اون عاشق منه من بچه شو میخوام به دنیا بیارم مثل تو با پول نمیخواستم بچه دار بشم ازش! سیبل میگه ولی خودتو گول نزن اون فقط به خاطر این بچه میخواد باهات باشه و از اونجا میره که الیف حرص میخوره. تو خونه برهان و ارهان در حال حرف زدنن و او بهش میگه الیف داره بچه دار میشه و برادرش هنوز خبر نداره ارهان میگه من بهش خبر میدم آردا بعد از چند دقیقه به اونج میاد و میگه هرجارو گشتم اصلا کار نبود!
برهان و ارهان میگن بالاخره پیدا میشه و میگه خودتو ناراحت نکن. یه نفر از ظرف ظفر به آردا زنگ میزنه و میگه با ماشین شخصی خودش میخواد که یکسری کار بکنه براش و پولشو بگیره آرده به برهان و ارهان میگه که اونا مخالفت میکنن و میگن غیر قانونی این کار نه برهان هم میگه اجاره نمیدم. ارهان با آردا حرف میزنه و آردا بهش میگه که میتوسم بازم خواهرمو اذیت و ناراحت کنی! ارهان میگه نه دیگه ناراحتی در کار نیست و خبر بارداری الیف را میده که آردا خوشحال میشه و بغلش میکنه و تبریک میگه. الیف از راه میرسه و به ارهان میگه باهم حرف بزنیم؟ سپس به اتاق الیف میرن که اونجا الیف بهش میگه که سیبل برگه هارو پاره کرد و گفت این ماجرا به این راحتی تموم نمیشه ارهان از این رفتار سیبل جا خورده. سیبل شب به شرکت رفته و تا صبح اونجا مشغول کار بوده صبح زود به دستیارهاش زنگ میزنه و میگه که بیان اونجا کار داره باهاشون. وقتی به اونجا میرن سیبل بهشون میگه که چندتا خبر دارم واستون یکیش اینه که لاین مردونه هم میخوام راه بندازم.
دومین خبر اینکه که میخوام خیلی زود کارها جمع بشه و باید ساعت زیادی کار کنیم و خبر سوم اینه که یه شریک جدید داریم از آلمان که تو راهه و داره میاد سپس مشغول کار شدن. آردا بدون گفتن به کسی رفته به همون کاری که بهش پیشنهاد شده و پولی که بدست آورده را به پدرش میده و برهان میگه کار با این ماشین غیرقانونیه آردا میگه فعلا چاره ای نداریم سپس پیش الیف میره و بهش دستبندی چشم نظر میده و میگه چشم بد از تو و بچه ات دور باشه الیف با لبخند ازش تشکر میکنه. ارهان به شرکت رفته که اونجا میبینه سیبل در حال نظر دادن درباره مدل مردش هست و درباره اندام و هیکلش نظر میده و نظر ارهانو میپرسه ارهان که حسودیش شده میگه به نظر من اصلا لاین مردونه رو اضافه نکنین سیبل میگه واسه اون خیلی دیره دیگه. بعد از رفتن همه سیبل به ارهان میگه چیشده؟ نه به تلاشت واسه جداشون از من و نه این رفتارت که حسادت میکنی چخبره؟ و با بحث و کل کل میکنن و در آخر سیبل بهش میگه که الیف چه نمایشی واسش راه انداخته بود حتی تو هتل اتاق گرفته بود میخواست همون شبی که قرارداد بستیمو واسم تداعی کنه ارهان میگه من از چیزی خبر نداشتم! و باهم صحبت میکنن. صنم سر قرار با ظفر میره و میگه فکر کردین تونستین با اون تهدیدا جلوی کار منو بگیرین؟ یکم دیگه میفهمی اوضاع از چه قراره!….