خلاصه داستان قسمت ۳ سریال ترکی ایگو + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳ سریال ترکی ایگو را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی ایگو (به مرد نمیشه اعتماد کرد) با نام کامل Erkeğe Güven Olmaz و مخفف EGO به کارگردانی دوعا جان آنافارتا (Doğa Can Anafarta) و شنول سونمز (Şenol Sönmez) ساخته شد. نویسندگی این مجموعه ترکیه ای نیز برعهده جمعی از نویسندگان بود و در واقع اقتباسی از سریال کره ای وسوسه (Temptation) که خالق آن هان جی-هون (Han Ji-hoon) بود، محسوب می‌شود. این اثر از اوایل سال ۲۰۲۳ از شبکه فاکس ترکیه پخش و پس از چند ماه به پایان رسید.

قسمت ۳ سریال ترکی ایگو
قسمت ۳ سریال ترکی ایگو

قسمت ۳ سریال ترکی ایگو

تونجای وقتی از اون زن سراغ نیهان  میگیره او میگه مریضه خیلی وقته نمیاد بخونه تونجای میگه چرا چیشده؟ او میگه سرطان داره تونجای جا میخوره و میخواد بره که اون زن میگه بگم کی اومد؟ تونجای میگه خودم پیداش میکنم چیزی نمیخواد بگی. تونجای آدرس نیهان را پیدا کرده و میره پیشش که یه پسر بچه اونجا میبینه که میپرسه بچته؟ نیهان تایید میکنه و میگه ۵ سالشه تونجای شوکه میشه و بهش میگه بچه من که نیست! نیهان میگه چرا بچه خودته چون فقط تو وقتی زندگیم بودی تونجای شوکه شده که نیهان میگه من وقت زیادی ندارم. اگه این بیماریو نگرفته بودم اصلا بهت نمیگفتم ولی الان مجبورم چون کسیو ندارم که بسپارم بهش سپس به پسرش میگه که او پدرشه. تونجای مجبور میشه که قبول کنه اونو و با خودش میبره هتل. سیبل وقتی به داخل هتل برمیگرده به بار میره تا نوشیدنی بخوره که ظفر پیشش میره و سیبل جا میخوره میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ ظفر میگه اومدم اینجا تا رک و راست باهات حرف بزنم و تکلیفمون روشن بشه تا حالا کسی نتونسته منو بپیچونه سیبل میگه خواستم خیلی محترمانه اون شبو فراموش کنم اما انگاری بابد پشیمون باشم که چرا اصلا اومدم باهات اون شب بیرون!

ارهان با دیدن مزاحمت و بد حرف زدن ظفر به طرفش حمله میکنه و میزنتش سپس به بیرون هتل میبرتش و با سیلی که بهش میزنه او بیهوش میشه سیبل حسابی از این کار او خوشش میاد و ازش تشکر میکنه. پسر تونجای از اتاق بیرون اومده و با گریه سراغ مادرشو میگیره تونجای وقتی میبینه پسرش نیست جا میخوره و همه جارو دنبالش میگرده. الیف پسر بچه را تو طبقه خودشون پیدا میکنه و میبره پیش رزوشن هتل تا مادرشو پیدا کنن که تونجای اونجا پسرو میبینه و از الیف تشکر میکنه و اونجا تونجای با الیف آشنا میشه. مراسم فشن شو شروع میشه و مدل ها با پوشیدن لباس ها روی سن میرن بعد از مراسم ارهان با دوستش تلفنی حرف میزنه و میگه من باید چیکار کنم الان؟ ۳ میلیون از کجا بیارم؟ چجوری به الیف بگم خونه قراره مصادره بشه؟ سیبل این حرفارو میشنوه و پیش بقیه برمیگرده. الیف پیش ارهان میره و ازش میپرسه تو یه چیزیت شده بهم بگو چیشده! ارهان میگه باشه و میبرتش گوشه ای تا باهاش حرف بزنه. الیف گریه اش میگیره و میگه الان باید چیکار کنم؟ سه میلیون از کجا بیاریم؟ چجوری به بابام بگم؟

ارهان میگه آروم باش خودم یه راهی پیدا میکنم. الیف ازش میخواد تنهاش بزاره تا آروم بشه سیبل پیش ارهان میره و میگه بزار آروم بشه الان عصبیه چیزی نمیفهمه. الیف با گریه کنار اسکله رفته و خودشو میندازه تو آب که سیبل با دیدنش میره به کمکش و از آب درش میاره. الیف گریه میکنه و میگه من چجوری قصیه رو به بابام بگم؟ چرا منو از آب آوردی بیرون؟ میزاشتی همونجا بمیرم! سیبل ازش میخواد برن داخل تا گرم بشن و باهم درباره این مشکل حرف بزنن. وقتی به داخل اتاق سیبل میرن بعد از مدتی ارهان اونجا میاد و سراغ الیفو میگیره سپس سیبل پیششون میره و میگه من ۳ میلیون بهتون میدم اونا میگن ما نمیتونیم قبول کنیم چرا باید همچین کاری کنین؟ او میگه همینجوری نمیدم در ازاش کاری میخوام سپس رو به ارهان میگه سه روز تو این اتاق با من میمونی و هر کاری خواستم میکنی به ازای هر روز ۱ میلیون الانم برای پیش پرداخت ۵۰۰هزار لیر زدم به حسابت اگه هم قبول نکرده نمیخواد اون پولو برگردونی ولی فقط یه ساعت وقت داری تصمیم بگیری اورهان و الیف شوکه شدن و نمیدونن چی باید بگن…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی ایگو EGO + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا