دانلود روضه حضرت زهرا سلام الله علیها + متن های سوزناک و فایل صوتی

حضرت فاطمه زهرا س  در روز سوم جمادی‌الثانی سال ۱۱ هجری قمری به شهادت رسیدند و علت شهادت حضرت فاطمه در روایات، ضربات و لطماتی است که به ایشان وارد شده بود. در مورد تاریخ شهادت حضرت فاطمه (س) نقل‌قول‌های مختلفی وجود دارد که بعضی ۷۵ روز و بعضی ۹۵ روز بعد از رحلت پیامبر (ص) را صحیح می‌دانند. به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت آن بانوی بزرگ اسلام با مجموعه ای از روضه حضرت زهرا (س) همراه متن، با ما همراه باشید

روضه حضرت زهرا (س) از مداحان مشهور کشوری

روضه حضرت زهرا (س) –  مرحوم کافی

 

 

روضه حضرت زهرا (س) –  سید مهدی میرداماد
روضه حضرت زهرا (س) – سید مجید بنی فاطمه
روضه حضرت زهرا (س) – حاج محمود کریمی
روضه حضرت زهرا (س) – حاج مهدی سلحشور
روضه حضرت زهرا (س) – حاج میثم مطیعی
روضه حضرت زهرا (س) – حاج محمدرضا طاهری

متن روضه حضرت زهرا (س) و ذکر مصائب آن حضرت + لینک دانلود روضه حضرت زهرا (س)

متن و کلیپ روضه حضرت زهرا (س)/ دکتر رفیعی 

زهرای مرضیه به نقل مرحوم شیخ عباس قمی بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشاء جان به جان آفرین تسلیم کرد.
به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خیلی سخت گذشت!
شاید همان روز وفاتشان بوده حضرت از مسجد برمی گشت، چند تا از خانم‌های بنی هاشم که رفته بودند عیادت حضرت زهرا علی‌ها السلام داشتند از خانه بیرون می‌آمدند، حضرت دید چهره این‌ها گریان است.
دیدید وقتی بیمارستان می‌روی از بعضی از اتاق‌ها که مردم بیرون می‌آیند حال مریض آن اتاق رو می‌فهمی که چقدر بده!
آمدند جلو، حضرت فرمود:
مَا الْخَبَرُ وَ مَا لِی أَرَاکُنَّ مُتَغَیَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ
چی شده چهرتون به هم ریختست، چی شده ناراحتید؟
گفتند: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَدْرِکْ ابْنَهَ عَمِّکَ الزَّهْرَاءَ
یا امیرالمؤمنین فاطمه را دریاب، اگر دیر بروی نمی‌رسی! فاطمه از دست رفته!
با سرعت آمد، فجلس عند راس‌ها نشست کنار فاطمه
فَنَادَاهَا یَا فَاطِمَهُ کَلِّمِینِی فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ
فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب
حضرت زهرا علی‌ها السلام چشمانش را باز کرد و به صورت علی علیه السلام نگاه کرد
وَ بَکَتْ وَ بَکَى
هر دو گریه کردند، مظلوم و مظلومه گریه کردند.
حضرت علی علیه السلام فرمودند: من گریه می‌کنم، چون تو را از دست می‌دهم تو چرا گریه می‌کنی؟
أَبْکِی لِمَا تَلْقَى بَعْدِی‏
عرضه داشت من برای مظلومیت تو گریه می‌کنم.
دردم این نیست که چندیست مرض احوالم
به تو سوگند به مظلومی تو می‌نالم
فاخذ راس‌ها و ضم‌ها الی صدره
سر فاطمه را به دامن گرفت و به سینه اش چسباند
دو تا سر را به فاصله کوتاهی، یکی سر مبارک حضرت رسول الله یکی سر مبارک حضرت فاطمه علی‌ها السلام را به آغوش گرفت
در میان غم و اندوه شدید امیرالمومنین و فرزندان علیهم السلام جان به جان آفرین تسلیم کرد و
شبانه، غریبانه و مظلومانه دفن شد.
چه حالی داشت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام موقع دفن عزیزش؟
آخر با دست خودش گلش را به خاک می‌سپارد!‌ای گل پر پر شده باغ من
تازه شد از رفتن تو داغ من
مرگ پیمبر کمرم را شکست
داغ تو رکن دگر م را شکست
عمر علی در گرو صبر توست
اشک علی دسته گل قبر توست
خیز و بیا رو به سوی خانه کن
گیسوی اطفال مرا شانه کن
‌می‌دونید چه کرد؟
بعد از اینکه نماز خواند، فاطمه‌اش ررا به خاک سپرد، قرآن خواند.
خم شد صورت رو خاک قبر زهرا علی‌ها السلام گذاشت
فوضع خده علی تراب قبر‌ها
حضرت ابا عبدالله هم شاید از بابا یاد گرفت، کربلا خم شد صورت رو صورت جوانش گذاشت
لقد استرحت من هم الدنیا و غم‌ها و بقی ابوک وحیدا فریدا
بار ال‌ها پسرم اکبر رفت

گل نو رستۀ من دیگر رفت

آنکه در خلقت و خو، چون احمد

اشبه الناس به پیغمبر رفت

آنکه آرامش قلب و جان بود

دلم آتش زده تا آخر رفت

روضه حضرت زهرا (س)

متن روضه حضرت زهرا (س) و ذکر مصیبت ایشان / حجه الاسلام و المسلمین رفیعی

دل‌های شما را روانۀ مدینه کنار قبر مخفی زهرا سلام الله علی‌ها کنم. آن‌هایی که مدینه مشرف شده‌اند از همان اول زمزمه‌شان این است.
یا حضرت فاطمه من عقده دل وا نکردم
گشتم، ولی قبر تو را پیدا نکردم

مخفی بودن قبر نیز نشانه و سند مظلومیت زهرا سلام الله علی‌ها است. مصائب حضرت فاطمه نیز مثل قبر آن بی بی مخفی است. مصائب آن قدر عظیم است که ۴۰ سال پس از شهادت حضرت، امام حسن علیه السلام همین که نگاهش به مغیره می‌افتاد شروع می‌کرد به اشک ریختن، و می‌فرمود: مغیره! تو جزء کسانی بودی که مادرم زهرا را کتک زدی: «أنتَ الَّذی ضربتَ فاطمه بِنْتَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله و سلم حتّی أَدْمیتها»؛ آن قدر مصیبت بزرگ است که امیرالمؤمنین علیه السلام کنار قبر حضرت فاطمه مرگش را از خداوند خواست براساس روایت فاطمیۀ اول نوشته‌اند: بعد از نماز مغرب حضرت فاطمه، جان به جان آفرین تسلیم کرد و خانه‌اش برای فرزندانش به عزا تبدیل شد.صحبت‌هایش را کرد، گفت: علی جان! کسی را از محل دفنم با خبر نکن! بدنم را شب غسل بده، و شب کفن کن! راضی نیستم کسانی که به خانه ام حمله کرده‌اند، بر بدنم نماز بخوانند. علی جان! وقتی من را به خاک سپردی «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی قُبَالَهَ وَجْهِی» کنار قبرم بنشین و زود از کنار قبرم بلند نشو!

لحظۀ پس از دفن، لحظۀ تنهایی میت است و فرد متوفی انیس و مونس می‌خواهد. چه انیسی بالاتر از علی است؟ کنار قبر برایم قرآن بخوان! «فَأَکْثِرْ مِنْ تِلَاوَهِ الْقُرْآنِ»؛ علی جان! برایم دعا کن.

ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَلَاتَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاق هم برای خودم گریه کن هم برای بچه‌های یتیمم؛ زیرا خیلی سخت است که جلوی بچه‌ها مادرشان جان بدهد؛ آن هم بچه‌هایی که سنّشان زیر ده سال است و به سن بلوغ نرسیده اند. علی جان! خواهشی دارم، هوای همه بچه‌ها را داشته باش حسینم را که در کربلا به شهادت می‌رسد فراموش نکن!

پیراهن خود در غم من چاک مکن

از حضرت فاطمه یادگار اگر می‌خواهی
جز نیمه شب جسم مرا خاک مکن
خون‌های مرا ز روی درب پاک مکن!
اما علی چه کند با این در و دیوار؟
بی بی سفارش دیگری هم دارد:
مرا چو غسل نیمه شب به پیش کودکان دهی
مبادا سینه مرا به زینبم نشان دهی
نگذار زینبم صورتم را ببیند!
عجب وداع و خداحافظی بود! نوشته‌اند: «أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی الْبَیْت»؛ امیرالمؤمنین، بچه‌ها را از اتاق بیرون کرد، نشست کنار بستر حضرت فاطمه. ای صفای خانه من الوداع گرمی کاشانه من الوداع

فاطمه جان! چه زود علی را تنها گذاشتی!الوداع ‌ای همدم و هم ناله ام

خواهشی دارم ز تو ریحانه ام
جان زهرا روز من را شب مکن
الوداع ‌ای یار هیجده ساله ام
یک شب دیگر بمان در خانه ام
چادرت را بر سر زینب مکن
فاطمه جان! به این زودی از کنار علی نرو!«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»
لینک دانلود روضه حضرت زهرا (س) در حرم رضوی

روضه حضرت زهرا (س) با متن

متن روضه حضرت زهرا (س) از زبان مداح اهل بیت سید مجید بنی فاطمه

کمک کن امشب ‌ای اسماء دلِ دریایی ام درده
ببین خیبر شکن امشب چه زانویی بغل کردهتو سینه م کوهِ فریاده، ولی به صبر مامورم
نمیشه باورم دارم تن زهرامُ میشورمدارم دق میکنم از غم نبین اینقدر آرومم
ببین اسماء چقدر سرده تنِ زخمیِ خانوممتن زخمیِ خانومم چه خاکی بر سرم کرده
بریز آب روان آروم به بازوی ورم‌کرده

بریز آب روان اسماء علی دلتنگ و بیتابه
تو هرچی آب میریزی ازش میریزه خونابه

خدایا کاش میمیردم علی چی داره میبینه
حالا باید بفهمم که چه زخمی داشت رو سینه

دیدی واسه چی بود وقتی میشد بعضی شبا بیهوش
چجوری زندگی کرده با این زخمِ روی پهلوش

سه ماه از من چه پنهون کرد همه آزردگی هاشُ
نگاه‌کن زیر چشمش رو ببین خون مردگی هاشُ

برای من سپر کرده چطور کل وجودش رو
بذار بیشتر ببینم من یکم رویِ کبودش رو

داره میره، ولی خونش هنوزم روی دیواره
داره میره نگفت آخر کجا افتاد گوشواره

همین که دست من خوردش به زخم بازو اُفتادم
منی که گریه ام آروم بود دراومد دیگه فریادم

حسن جانم، حسین جانم بیایید مادر داره میره
به داد من برس زهرا که زینب داره میمیره

دوباره فاطمه جانم، خودت مشکل رو حل کردی
برای آخرین دفعه یتیماتُ بغل کردی ..

خدا نیاره به آدم بگن بیا برا آخرین بار با مادرت وداع کن .. امشب شبیِ که دادِ علی بلند شد .. بچه‌ها نتونست گریه کنن آستین به دهان گرفته بودن .. خدا نیاره آدم ببینه چطور مادرشُ کفن میکنن .. علی بدنِ زهرا رو غسل داد تا دستش رسید به بازو دادش بلند شد .. شروع کرد بند کفنُ بستن سادات نوکرا من معذرت می‌خوام .. شروع کرد علی بدنِ زهرا رو کفن کردن …

اول گره رو بست، تا اومد گره بالاسرو بزنه صورت زهرا رو آروم تو کفن گذاشت یه وقت نگاه کرد دید بچه‌ها دارن نگاه میکنن .. یا مرتبه رها کرد، گفت بچه‌ها بیاید با مادرتون وداع کنید .. همه از هم سبقت میگرفتن بزار زبانِ حال بگم .. یکی میگفت مادر من حسنم .. من همون کسی ام که تو کوچه خاکایِ چادرتو تکوندم .. یکی میگه مادر من زینبم .. یکی میگه مادر من کلثومم ..، اما یه آقایی یه جور دیگه صدا زد هی میگفت مادر تو مادری نبودی که وقتی حسین صدات بزنه جواب ندی .. میدونی چی شد؟ شیخ عباس قمی میگه یه وقت دیدن بند کفن آروم آروم باز شد دست شکستۀ زهرا بالا اومد بچه هارو بغل گرفت .. منادی بین زمین و آسمان صدا زد علی، بچه هارو از فاطمه جدا کن .. این منظره رو ملائکه طاقت ندارن .. عرش ولوله شده وقتی حسن و حسین گریه میکنن .. وقتی زینب گریه میکنه .. الهی برای غربتت بمیرم هی حسنُ بلند میکرد بابا خدا صبرت بده حسین جان خدا صبرت بده .. زینب جان از این به بعد تو خانوم خونه‌ای .. با احترام بچه هارو جدا کرد یعنی آی اهل عالم یاد بگیرید هر وقت دیدید بچه‌ای خودشو رو بدن عزیزش انداخته با احترام، با ناز و نوازش جداش کنید …
اما علی جان نبودی … یه دختری اومد تو گودال خودشُ انداخت رو بدن بی سر .. اینقده گفت بابا عوض اینکه ناز و نوازشش کنن، بگن این دختر یتیم شده؛ هم داداشاشُ کشتن، هم عموهاشو کشتن، میدونی چطور جداش کردن؟.. ریختن تو گودال اینقدر با تازیانه …‌ای حسین ..
با اجازۀ امام رضا امشب نگم کی بگم، ما فکر میکنیم فقط عباسِ که رو زینب غیرت داره، فقط حسینِ، فقط مردای هاشمین که رو زینب غیرت دارن نه ولله .. بچه رو بزنن میگه بابا بدنم درد گرفت بابا ببین منو دارن آزار میدن، اما تو گودال عکس همۀ اینا شد این دخترُ زدن، اما از خودش حرفی نزد یا امام رضا معذرت میخوام یه مرتبه بلند شد گفت بابا بلند شو ببین نامحرما عمه رو دارن میزنن ..

شبی در عمق تاریکی نشسته
زمین و آسمان غمگین و خسته

روان در کوچه‌ها تابوت غربت
در آن تابوت یاقوتی شکسته

سلمان میگه یه جوری به در میزدن نمازمُ زود سلام دادم درُ باز کردم دیدم آقازادۀ امیرالمومنین امام مجتبی ست فرمود سلمان بیا، بابام غریب شده .. بابام تنها شده .. بیا کمکش کن میترسم بابام دق کنه .. فرمود علی جان منو شب غسل بده، شب کفن کن، شب به خاک بسپار فرمود علی جان وقتی منو تو خاک گذاشتی زود رهام نکن یه خورده بشین بالا قبرم برام قرآن بخوان .. همچین که اومد بدن بی بی رو روانۀ قبر کنه یه وقت امیرالمومنین دید دوتا دست شبیه دستایِ پیغمبر نمایان شد .. اینقدر خجالت کشید علی .. بدن زهرا رو تو خاک گذاشت خدا جواب پیغمبرُ چی بدم اون روزی که امانتیتُ گرفتم سالم بود .. حالا هم پهلوش شکسته .. هم صورت سیلی خورده .. هم بازو ورم کرده …
همچین که بدن زهرا رو تو خاک گذاشت چقدر سخت بود برای علی حالا آروم آروم میخواد خاک بریزه رو بدن زهرا .. خانوم جوونشُ تو خاک گذاشت .. این صحنه تو ذهن زینب موند، میدونی کجا یادش امد؟ پشت خیمه دیدن حسین اومد یه قنداقی رو گذاشت رو زمین یه قبر کوچیکی رو با دستاش شروع کرد کندن .. علی رو روی خاک گذاشت یه وقت شنید یکی میگه مهلاً مهلا یا ابن الزهرا .. آقا اجازه بده یه بار دیگه بچه مُ ببینم ..‌ای حسین.

دانلود مداحی و روضه حضرت زهرا (س) حاج سید مجید بنی فاطمه

شهادت حضرت زهرا (س) و ذکر مصائب آن حضرت

متن روضه حضرت زهرا (س)، ذکر مصائب و صبر حضرت علی (ع) / حجه الاسلام و المسلمین میرباقری

«یَا فَاطِمَهُ الزَّهْرَاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکِ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهَهً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِی لَنَا عِنْدَ اللَّهِ».

مصیبت بی بی دو عالم آنقدر سنگین است که کمر امیرالمومنین (علیه السلام) زیر بار این مصیبت خم شده. در طول این چند روز چه بر امیرالمومنین (علیه السلام) گذشت؟ آیا حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خم می‌شد و دستش را می‌بوسید و به استقبالش می‌رفت و او را در جای خود می‌نشانید؛ سینه اش را می‌بویید و می‌فرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»، بوی بهشت را از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می‌شنوم.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حضرت درباره او می‌فرمود: «إِنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»؛ به کسی یا چیزی یا امری غضبناک شود خدا غضب می‌کند. اگر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راضی شد، خدا راضی می‌شود. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حضرت می‌فرمود: «إِنَّ فَاطِمَهَ بَضْعَهٌ مِنِّی، وَ هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ»؛نگویید حضرت فاطمه (سلام الله علیها) روح من و جان من است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که می‌آمد درب خانه اش، حضرت اجازه می‌گرفت و وارد می‌شد. بی اجازه وارد خانه نمی‌شد.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که پیغمبر خدا وقتی مسافرت می‌رفت، آخرین خانه برای وداع، خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود. وقتی برمی گشت، اولین خانه‌ای که وارد می‌شد خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود. آیا این حقایق تاریخ رد کردنی است؟ در مدینه طوری غریب شود که بریزند خانه اش را آتش بزنند. او را بین در و دیوار بگذارند. نامحرم‌ها در کوچه او را محاصره کنند.

از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: آقا! سبب وفات حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چه بود؟ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که جوان بود. فرمود: قنفذ فلانی به دستور او حضرت را هدف قرار داد؛ وقتی آمد کمربند امیرالمومنین (علیه السلام) را گرفت، دومی دستور داد مغیره، دست حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را کوتاه کن. چه کردند؟ هجوم دسته جمعی به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بردند.

تعبیری که از امام مجتبی (علیه السلام) نقل شده، این است که حضرت به مغیره رو کرد و فرمود: تو همان کسی هستی که آنقدر مادرم را زدی که غرق در خون شد. امیرالمومنین (علیه السلام) صحنه‌ها را دیده و طبق پیمانی که ازش گرفته شده صبر کرد. در نقل کافی شریف هست که وقتی بعضی از این صحنه‌ها را جبرئیل نقل کرده که یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) باید امیرالمومنین (علیه السلام) میثاق به صبر کند. حضرت به رو افتاد و بعد عرض کرد: یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)! اگر خدا می‌خواست باید صبر کنم، صبر می‌کنم. امیرالمومنین (علیه السلام) صبر کرد.

وقتی امشب بدن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را غسل و کفن کرد، تحویل رسول خدا داد. دیگر صبر امام علی (علیه السلام) کم شد و عرض کرد: «قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی»؛ فرمودی صبر کن، تحمل کردم، ولی دیگر صبر امام علی (علیه السلام) کم شده. «یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ»؛ دیگر غصه من پایان پذیر نیست؛ اما دیگر تا آخر عمر از این غصه خواب به چشم امام علی (علیه السلام) راه ندارد. یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) خودت می‌دانی چه بر ما گذشته. «وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا»؛ به زودی دختر عزیزت به تو خواهد گفت که امت تو پشت به پشت هم دادند که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نباشد و او را نابود کنند. یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)!

با امام علی (علیه السلام) اسراری است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در میان می‌گذاشت. تو از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سؤال کن چه بر سر ما آمد و ما در این میثاق و عهدمان کنار شما ایستادیم. تعبیرم این است که یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) تو مرا وصیت کردی. آن چنان خاموش که کار حرف زدن به اشاره افتاده؛ اگر می‌بینی مخفیانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را آوردم و دفن کردم؛ اگر می‌بینی همه را دعوت به سکوت و آرامش می‌کنم که مبادا دشمن با خبر شود، این‌ها از وصیت و سفارش شماست یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم).

به وصف غربتم این بس بود که با سیلی

زگوش همسر من گوشواره افتاده
روضه حضرت زهرا (س)

روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علی‌ها (روضه کوچه) توسط حاج سعید حدادیان

الهی مادرم، زهرا جوان است چرا پس قامتش، همچون کمان است
چرا از دختر خود رو گرفته چرا یک دست و بر پهلو گرفته
چرا از زندگانی سیر و گشته چرا در نوجوانی پیر و گشته
گریه کنید، مدینه نمی‌شه داد زد، گریه کنید پشت بقیع نمی‌زارن داد بزنید، آی زنا ناله بزند، شما رو بقیع راه نمی‌دن، آی،‌ای دل،‌ای دل، امان، امان، امان، آی
دعایی زیر لب دارم شبانه
داداش بیا من دعا می‌کنم تو آمین بگو
دعایی زیر لب دارم شبانه بگو آمین تو‌ای ماه یگانه
الهی هیچ مظلومی نبیند عزیزش را به زیر تازیانه
وای مادرم، مادرم، مادرم
روضه چی بخونم، خوبه اگه یه خانم جوونی، می‌خواد از خونه بیرون بره، یه پسر بچه هفت، هشت ساله باهاش باشه، اگه مردش باهاش نیست، این آقا زاده هی می‌گفت:جانم مادر، چه خطبه‌ای خوند، پوزه‌ی دشمن و به خاک مالید، قباله‌ی فدک تو دست زهراست، دست امام حسن علیه السلام تو دست زهرا، یه وقت اون نانجیب سرو کله اش پیدا شد، مقابل بی بی، بی بی اول دست حسن و فشار داد، پسرم، همه‌ی کربلات امروزه حسن جان، صبر نشون بده میوه‌ی دل مادر، ناموس پرستا ناله بزنید، آقام امام حسن غریبه، غیرتی‌ها داد بزنید، امام حسن و اون روز کشتند، جگرش پاره پاره شد، داده بیداد، فاطمه کجا بودی، مسجد حقم و گرفتم، قباله رو بده، نمی‌دم، نامرد قاپ زد، آب دهان ریخت رو قباله، پاره پاره کرد، بی بی فرمود:خدا شکمت و پاره کنه، نانجیب غضب کرد، سر و ته کوچه خبری از علی نیست، وای، وای، وای،‌ای دل،‌ای دل.
گل یاس علی نیلوفری شد
من که چیزی نگفتم تو صورتاتون می‌زنید، بزن، منم می‌زنم، اما مال من و تو دردی نداره، هیچی مون نمی‌شه، مردیم، صورتت مال حادثه هاست، اما صورتش از برگ گل نازک‌تر بود،‌ای داد،‌ای داد، می‌گن گوشواره شکست، ان شاءالله دروغه، روضه خوان‌ها می‌گن صورت چاک برداشت، ان شاءالله دروغه، برو یه جا دیگه…
شامیا بدن، بابا، بابا
عمه رو زدن، بابا، بابا
ضجر چه بی حیااست، بابا، بابا
پس عمو کجاست، بابا، بابا
صورت نیلی، بابا، بابا
بچه و سیلی، بابا، بابا
۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا