عقد اخوت چیست و چگونه خوانده می شود؟
عقد اخوت صیغهای مخصوص دارد و بهموجب آن دعای خیر و عیادت و صله یکدیگر و همچنین شفاعت در آخرت را بر خود وظیفه میکنند؛ و همانگونه که در متن صیغه عقد برادری آمده است، اقتضای این برادری شریک ساختن طرف دیگر در دعا، زیارت و شفاعت است؛ یعنی اگر دعا نمود، به برادر خویش نیز دعا کند و اگر به زیارت اولیای خدا مانند پیامبر (ص) و ائمه (ع) نائل شد، از جانب او نیز زیارت کند؛ همچنین در قیامت اگر حق شفاعتی نصیب او گردید، از وی شفاعت نماید.
عقد اخوت
من و دوستم تصمیم گرفتهایم که باهم عهد برادری ببندیم. چگونه باید اقدام کنیم و در صورت بستن این عهد چه حقی بر گردن یکدیگر خواهیم داشت؟
اخوت اسلامی از جمله برنامههای اجتماعی بنیادین آیین مقدس اسلام است که در آغاز بعثت رسول خدا (ص) ارزش آن مطرح شده و قرآن روی آن تاکید کرده و فرموده است: «إنما المومنون إخوه»؛ یعنی مسلمانان باید تنها در چهارچوب برادری به سر برند.
ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت میکند که فرمود: «مؤمنان با یکدیگر برادرند، بسان یک بدن، که اگر عضوی بدرد آید، سایر اعضا احساس درد کنند.» و باز از آن حضرت نقل شده که مسلمان برادر مسلمان است. او چشم و آینه راهنمای برادر خویش است. به وی ستم نکند و فریبش ندهد و به او خیانت روا ندارد و به او دروغ نگوید و غیبت او را روا نشمارد و …
این اخوت دینی به معنای عام کلمه است که به مجرد ایمان حاصل میشود؛ اما اسلام برادری دیگری را نیز در قالب قانون خاص پیریزی کرده است؛ و شخص پیامبر اکرم (ص) در طول حیات مبارک خود دو بار این امر را طی مراسمی به صورت «عقد و پیمان» میان یاران خویش برگزار نمود. یک بار در مکه میان خود و علی بن ابیطالب (ع) و بین حمزه و زید بن حارثه و بین ابوبکر و عمر و بین عثمان و عبدالرحمن بن عوف و …؛ و بار دوم در سال اول هجرت در شهر مدینه، میان مهاجرین و انصار، که به نقلی به موجب آن ۴۵ تن از مهاجرین با ۴۵ تن از انصار ـ و به قولی بیشتر ـ عقد اخوت بستند تا در احقاق حق یکدیگر همداستان و در شئون زندگی هم درد و حتی پس از مرگ وارث یکدیگر باشند. به این عقد اخوت میگویند.
البته به موجب آیه ارث که بعد از جنگ بدر نازل شد، حق وراثت از میان برادران عقدی نسخ شد. در این باره هم به نقل ابن هشام و اکثر مورخین سنی و شیعه پیامبر عقد برادری خود را با علی (ع) منعقد ساخت. عقد اخوت صیغهای مخصوص دارد و بهموجب آن دعای خیر و عیادت و صله یکدیگر و همچنین شفاعت در آخرت را بر خود وظیفه میکنند؛ و همانگونه که در متن صیغه عقد برادری آمده است، اقتضای این برادری شریک ساختن طرف دیگر در دعا، زیارت و شفاعت است؛ یعنی اگر دعا نمود، به برادر خویش نیز دعا کند و اگر به زیارت اولیای خدا مانند پیامبر (ص) و ائمه (ع) نائل شد، از جانب او نیز زیارت کند؛ همچنین در قیامت اگر حق شفاعتی نصیب او گردید، از وی شفاعت نماید.
در مورد غیبت نیز از غیبت او دوری کند و کسی را نیز که غیبت برادرش را میکند از این کار نهی نماید و اگر اثر نکرد لااقل در مجلس غیبت ننشیند. انعقاد عقد اخوت بهتر است که در روز عید غدیر، هجدهم ذیحجه واقع شود، همان روزی که عقد اخوت مهاجرین و انصار منعقد شد.
بستن عقد اخوت یا برادری
دو برادر یا دو خواهر دست راست خود را به هم میدهند و یکی از آنان صیغه عقد اُخُوَت را میخواند و دیگری مفاد آن را قبول میکند.
متن عربی صیغه عقد اخوت
«واخَیْتُکَ فِی اللَّهِ وَ صَافَیْتُکَ فِی اللَّهِ وَ صَافَحْتُکَ فِی اللَّهِ وَ عَاهَدْتُ اللَّهَ وَ مَلَائِکَتَهُ وَ کُتُبَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ الْأَئِمَّه الْمَعْصُومِینَ (ع) عَلَى أَنِّی إِنْ کُنْتُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّه وَ الشَّفَاعَه وَ أُذِنَ لِی بِأَنْ أَدْخُلَ الْجَنَّه لَا أَدْخُلُهَا إِلَّا وَ أَنْتَ مَعِی»
سپس طرف دیگر در جواب او میگوید: «قَبِلْتُ»
دوباره نفر اول میگوید: «أَسْقَطْتُ عَنْکَ جَمِیعَ حُقُوقِ الْأُخُوَّهِ مَا خَلَا الشَّفَاعَهَ وَ الدُّعَاءَ وَ الزِّیَارَه»
ترجمه: نفر اول میگوید: «به خاطر خدا با تو برادری و صفا (یکرنگی) میورزم به خاطر خدا دستم را در دستت قرار میدهم؛ و در پیشگاه خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگان او عهد میکنم که اگر از اهل بهشت و شفاعت باشم و اجازه ورود در بهشت را یابم، بدون تو وارد بهشت نشوم».
سپس نفر دوم میگوید: «قبول کردم».
باز برادر اول میگوید «تمام حقوق برادری به جز حق شفاعت و دعا و دید و بازدید را از تو ساقط کردم».
بدین ترتیب این دو نفر با هم برادر ایمانی یا خواهر ایمانی میشوند. عهد اخوت باطل شدنی نیست و دعای محض بوده و موجب هیچ نسبتی نمیشود.
همانگونه که در متن صیغه عقد برادری آمده است اقتضای این برادری شریک ساختن طرف دیگر در دعا، زیارت و شفاعت است.
۳۰ حقی که برای برادر دینی نسبت به برادر دیگر
اینها بدون عقد اخوت هم هست، اما با وجود عقد اخوت مورد تأکید و مؤاخذه بیشتری خواهد بود:
۱. لغزش و خطای او را ببخشد و نادیده بگیرد.
۲. بر گریه او ترحّم نماید.
۳. زشتیهای او را بپوشاند.
۴. از لغزش او صرفنظر کند.
۵. معذرت او را بپذیرد.
۶. غیبت او را رد کند.
۷. پیوسته برای او خیرخواهی کند.
۸. دوستی خالص و مودّت او را حفظ کند.
۹. حقوق او را رعایت کند.
۱۰. در بیماری از او عیادت کند.
۱۱. به جنازه او حاضر شود.
۱۲. دعوت او را اجابت کند.
۱۳. هدیه او را بپذیرد.
۱۴. صله و احسان او را تلافی کند.
۱۵. نعمت او را شکرگزاری و قدردانی کند.
۱۶. یاری او را قبول و قدردانی کند.
۱۷. ناموس و همسر او را حفظ کند.
۱۸. حاجت او را برآورد.
۱۹. در رسیدن او به مطلوبش بکوشد.
۲۰. هنگام عطسه به او الحمدالله ربالعالمین بگوید.
۲۱. او را به گمشدهاش راهنمایی کند.
۲۲. سلام او را پاسخ دهد.
۲۳. با خوشزبانی با او سخن بگوید.
۲۴. انعام و احسان او را به نیکویی بپذیرد.
۲۵. قسم او را تصدیق کند.
۲۶. با دوستان او دوستی کند و با او دشمنی نکند.
۲۷. او را یاری کند، چه ظالم باشد و چه مظلوم؛ اما یاری او هنگامیکه ظالم است به این است که او را از ظلمش بازدارد و هنگامیکه مظلوم است به اینکه او را درگرفتن حقش یاری دهد.
۲۸. او را وانگذارد و رها نکند و خوار و ذلیل نگرداند.
۲۹. هر چه از خیرات و خوبیها برای خود دوست دارد، برای او نیز دوست بدارد.
۳۰. هر چه برای خود نمیپسندد برای او نیز نپسندد.
منبع : تبیان