خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی معصومیت Masumiyet + پخش صوت

در این مطلب از سایت جدولیاب شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی معصومیت Masumiye از نظرتان می گذرد. با ما همراه باشید. سریال ترکی معصومیت در ژانر درام، جنایی به کارگردانی عمور آتای و تهیه کنندگی فاروک تورگوت ساخته شده است. نویسندگی این سریال ترکیه ای بر عهده سیرما یانیک می باشد‌. بازیگران اصلی سریال معصومیت (Masumiyet) عبارتنداز؛ ایلیدا الیشان در نقش اِلا، سرکای توتونجو در نقش ایلکر، دنیز چاکیر در نقش بهار، دنیز ایشین در نقش ایرم، هولیا اوشار در نقش هاله، مهمت اسلانتوق در نقش هارون و …

قسمت ۲۶ سریال ترکی معصومیت Masumiyet
قسمت ۲۶ سریال ترکی معصومیت Masumiyet

هاله با نگرانی پیش ایلکر می رود تا به او بگوید که همه چیز حل می شود اما تنها نگرانی اش این است که الا اظهاراتش را در دادگاه عوض کند. ایلکر می گوید: «نگران اون نباش مامان. تحت کنترله. »
هارون پیش بیرجی می رود و در یادداشت هایش با مشکلات روانی ایلکر روبرو می شود و دلخوری می گوید: «تو چطور اینارو به من نگفتی بیرجی؟ چرا بهم نگفتی تا به دخترم هشدار بدم با اون روانی ازدواج نکنه؟ »

اسماعیل تمام رابط های بانو را شرکت را قطع کرده و بانو به خاطر این موضوع خیلی عصبانی و ناراحت است. هاله به او می گوید که نگران چیزی نباشد تا همه چیز را حل کند اما بانو با عصبانیت می گوید: «شما حتی نتونستین پسر خودتون رو نجات بدین چطور میخواین منو نجات بدین؟! »
خبرنگارها جلوی خانه صف بسته اند. اسماعیل خیلی عصبانی است و هاله از او می خواهد آرام باشد چون تصمیم دارد توضیحاتی آماده کند و به خبرنگارها بدهد. اما بیریل وکیلشان با قاطعیت می گوید: «شما قرار نیست چیزی بگین. من توضیحات رو به اسم خانواده شما خواهم داد! »

اسماعیل هم از او حمایت می کند و رو به هاله می گوید: «تو بشین سرجات! قرار نیست کاری کنی! » هاله به او می گوید: «ما باید توضیحات رو بدیم اسماعیل اینجا دادگاه نیست جلوی خونمونه. » اسماعیل بی حوصله به او می گوید: «خفه شو! با جسارت بیخود تو به اینجا رسیدیم. از این به بعد حدت رو باید بدونی! بریل پرفسور حقوقه اما تو کی هستی ها؟! » هاله از حرف های او ناراحت می شود.

آسو به همراه همسرش جنک وارد خانه می شوند. هاله از دیدنشان اصلا خوشحال نمی شود و ایرم طور دیگری به جنک نگاه می کند و سعی می کند با او چشم توی چشم نشود.
تیمور به بانو می گوید که باید شب را پیش پسرش باشد چون قول داده. بانو با عصبانیت می گوید: «وقتی من تو این حالم چطور منو تنها میذاری؟! » و زودتر از تیمور خانه را ترک می کند تا سراغ بهار برود. تیمور هم با عجله راه می افتد.

وقتی زنگ خانه به صدا در می اید، مرت با ذوق این که پدرش است در را باز می کند اما از قبل تیمور، بانو را از جلوی در کنار کشیده. با این حال هانده آنها را در راهرو می بیند و لبخند مضحکی میزند! الا هم از پنجره آن دو را می بیند و ناراحت می شود.
هاله، ایلکر را راضی می کند به دیدن بانو برود و را راضی کند تا حرفی نزند که هاله همه چیز را درست خواهد کرد. بانو با لحنی تهدید امیز می گوید: «فقط اینو بدونین که صبرم کمه! » ایلکر موقع رفتن با تیمور که از لای در آن دو را نگاه می کرد، چشم توی چشم می شود. از طرفی الا هم برای دیدن پدرش به خانه ی بانو امده و در آسانسور با ایلکر روبرو می شود. او فورا بسته ای را روی دستگیره ی در بانو می گذارد و به سمت آسانسور برمیگردد.

با دیدن ایلکر خودش را در آغوش او جا می دهد. وقتی بانو، بسته را از روی در برمیدارد، تیمور با دیدن پیراهن خودش می فهمد که الا آنجا بوده و فورا به سمت آسانسور می رود که الا را همراه ایلکر می بیند و خشکش میزند.
هاله از اسماعیل می خواهد بانو را دوباره به کار بگیرد اما اسماعیل می گوید که قصد ندارد اسم شرکت را لکه دار کند. هاله می گوید: «خبر داری اگه من لکه دار بشم تو و شرکتت هم لکه دار میشین؟ » اسماعیل می گوید: «اون به یه امضا بنده هاله! خیلی راحت میتونیم طلاق بگیریم! »

هاله در شرکت متوجه می شود که اسماعیل، اتاق ایلکر را به جنک داده و حسابی ناراحت می شود. جلوی شرکت او با ایلکر روبرو می شود که به دیدن جنک آمده. هاله با ناراحتی می گوید: «اون دوست تو نیست ایلکر. » ایلکر با خنده می گوید: «مگه بابام چیکار میتونه کرده باشه؟ دومادش رو سر میز پسرش نشونده یا چی؟ » و وقتی سکوت هاله را می بیند می فهمد که اسماعیل واقعا این کار را کرده.

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی معصومیت + عکس

 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا