گفتگوی اختصاصی با کیانا سپهری : دوست دارم «سلبریتی» باشم!
کیانا سپهری، متولد ۱۸ فروردین ۱۳۸۰، در آستانه اشرفیه و هنرمندی در ابتدای راه بازیگری است که در کارنامه هنری او می توان به تئاترهای «در قاب ماه»، «یک گربه یک ماهی»، «رویای کودکانه»، «آرش کمانگیر» و «نقطه چین» اشاره کرد. با کیانا سپهری در روز تولد بیست سالگی اش گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: رامین ملا محمدی
*پدر چقدر در انتخاب بازیگری نقش داشت؟
پدر نقش اساسی داشت. شما از وقتی متولد می شوید و در فضای بازیگری و تئاتر قرار می گیرید، این ناخودآگاه مسیر زندگی شما می شود. البته واقعا علاقه هم داشتم و انگار آن علاقه در ذات من بود.
*در خانه چقدر حرف از هنر و بازیگری است؟
خیلی! یعنی فقط حرف اینهاست. موضوع اصلی همه چیز فقط اینهاست. وقتی می رویم و تئاتر می بینیم، بعد از آن شاید تا دو ساعت کار، کارگردانی و بازیگری آن کار را نقد می کنیم.
*نقشی بوده در میان فیلم های ایرانی که دوست داشته باشید شما آن را بازی کرده باشید؟
بله، نقش پریناز ایزدیار در فیلم ابد و یک روز خیلی به نظر من نقش خوبی بود. خیلی کاراکتر خوبی بود و جای کار داشت که بتوانید خودتان را نشان بدهید.
*دوستان شما بیشتر هنری هستند؟
همه هنری هستند و اینقدر زیاد هستند که کسی در ذهن من نمی آید! همه دوستان بابا که ما با آنها رفت و آمد خانوادگی داریم، بچه های تئاتر و سینما هستند و کسی غیر از اینها دوستان ما نیستند.
*شما در ابتدای راه هستید و در همین ابتدا بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟
نقش هایی که چالش برانگیز باشد و تکراری نباشد، یعنی به یک چیز روتین تبدیل نشود که همه شما را با آن نقش بشناسند. دوست دارم هر کاری که می کنم، یک نقش متفاوت با نقش قبلی باشد تا بتواند توانایی هایم را نشان بدهد و بگویم که من می توانم در چنین نقشی هم خوب ظاهر شوم.
*از کار کارگردان ها و بازیگران خارجی کدام را می پسندید؟
بازیگر مورد علاقه من «جانی دپ» است و همین طور «ناتالی پورتمن». کارهای «کریستوفر نولان» را بیشتر دوست دارم.
*دوست دارید با چه بازیگرانی همبازی شوید و برای کدام کارگردان ها بازی کنید؟
قطعا دوست دارم کنار جانی دپ کار کنم و برای آقای نولان، و ایرانی هم آقای اصغر فرهادی و دوست دارم کنار نوید محمدزاده بازی کنم.
*شهرت را دوست دارید؟
همه شهرت را دوست دارند و کسانی که کارشان بازیگری است، قطعا این را دوست دارند. بله من هم شهرت را خیلی دوست دارم.
*حاشیه را چطور؟
حاشیه مثبت به نظر من چیز خوبی است؛ حاشیه ای که به آن شهرت کمک کند، ولی حاشیه منفی را دوست ندارم.
*جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟
نه! ترجیح می دهم در آن لحظه همان کاری که ذهنم می گوید را انجام بدهم.
*علاقه مندی های شما؟
فیلم دیدن، کتاب خواندن، تئاتر رفتن، موسیقی و کافی شاپ.
*سبک و خواننده مورد علاقه شما؟
همه نوع موسیقی گوش می دهم، ولی پاپ را بیشتر دوست دارم.
*اگر با خودتان ملاقات کنید، از خودتان خوشتان خواهد آمد؟
قطعا بله!
*چه ویژگی هایی دارید که این اتفاق می افتد؟
خیلی آدم صبوری هستم و ترجیح می دهم اگر کسی را برای بار اول می بینم، خوش برخورد باشم و انرژی مثبت بدهم.
*بهترین تعریفی که از خودتان شنیده اید، چه بوده است؟
اکثرا به من می گویند خیلی آدم خوش برخورد و پرانرژی هستم که خودم دوست دارم این حس خوب را به دیگران بدهم.
*اگر قرار بود یک دوست تخیلی انتخاب کنید، چه کسی بود؟
اسم شخصیت الان در خاطرم نیست، اما شخصیت اصلی کتاب غرور و تعصب.
*و خودتان شبیه کدام شخصیت کارتونی هستید؟
اورورا، زیبای خفته.
*بهترین اتفاق سال گذشته برای شما چه بوده است؟
تنها کار مفیدی که در سال گذشته کرده ام، این بود که خیلی کتاب خواندم و خیلی فیلم دیدم.
*آخرین کتاب خوبی که خوانده اید و آخرین فیلم خوبی که دیده اید؟
آخرین کتابی که خوانده ام مسخ «کافکا» و آخرین فیلم هم انیمیشن صلح بوده است.
*چرا برخلاف خیلی از هم دوره ای هایتان اهل اینستاگرام نیستید؟
خیلی علاقه ندارم، چون به نظر من خیلی چیزها در آن فیک است. آدم ها خودشان نیستند، در نتیجه خیلی پیگیر اینستاگرام نیستم.
*اگر دوباره متولد شوید، دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی بیفتد؟
شاید باورتان نشود، اما بارها به این سوال فکر کرده ام. همین که هستم را خیلی دوست دارم و دوست دارم دوباره همین باشم و بازیگری را انتخاب می کنم.
*شخصیتی که دوست دارید همین الان از نزدیک ببینید؟
خیلی دوست دارم «جانی دپ» را ببینم و ایشان را به هر کسی در دنیا ترجیح می دهم.
*و یک کاراکتر که دوست دارید آن را بازی کنید؟
کاراکتری که خیلی با خودم متفاوت باشد، مثلا نقش یک دختر سرکش و فراری، چون خیلی با من متفاوت است.
*چهار شماره در گوشی تان که وقتی به اسم آنها می رسید، حس خوبی دارید؟
مامان، بابا، شهرزاد و فائقه که دوستان صمیمی من هستند.
زندگی را چه رنگی می بینید؟
زندگی را قرمز می بینم، چون رنگ مورد علاقه من قرمز است. هر چیز دوست داشتنی به نظر من قرمز است.
*و خط قرمزهای شما چیست؟
از دروغ متنفر هستم، چون خیلی آدم صادقی هستم و ترجیح می دهم آدم صادق باشد و راست بگوید، حتی اگر اتفاق بدی پیش بیاید.
*سه چیزی که به جزیره تنهایی خودتان می برید؟
گوشی موبایل که بتوانم با آن فیلم ببینم، کتابخانه خودم و بالش و پتو!
*اگر بخواهید یک نفر را همراه خودتان ببرید، چه کسی است؟
اگر بخواهم یک نفر را ببرم، بابا را می برم، چون اصلا با بابا حوصله من سر نمی رود.
*یک اتفاق ایده آل برای شما چه می تواند باشد؟
یک پیشنهاد سینمایی و نقش خوب که بشود در آن دیده شد.
*از آن چیزی که امروز هستید، راضی هستید؟
بله، راضی هستم.
*فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟
من اصلا آدم آینده نگری نیستم و می گویم کاش ده سال بعد بازیگر معروفی شده باشم.
*دوست دارید سلبریتی شوید؟
بله، دوست دارم سلبریتی باشم. دوست دارم بازیگر خوبی باشم و به واسطه هنرم سلبریتی شوم.
*هدف شما در این مسیر چیست؟
بازیگری بیشتر علاقه است و مهم آن لذت بردن است.