گفتگو با گیتی خامنه مجری محبوب کودکان دهه ۶۰ !
کودکی ما یکی از سرشاریهای فراموشنشدنی و مثالزدنیاش همان برنامه کودک با اجرای دلنشین بانویی بود که باهاش بالیدیم و بزرگ شدیم و بزرگ بودن رو شناختیم. حالا که باهاشون سخن میگم جالبه که حس من رو دارن: از معدود دفعاتی بود که از پاسخگویی به سؤالات دوستان کلی حظ بردم و هرگز سؤالاتی شبیه به آنچه طرح فرموده بودید اشتیاق من را برای پاسخ گفتن دامن نزد و هیجانزدهام نکرد.
میترسم تعریف از شخص و نه گفتوگو بهحساب بیاد، اگرنه نظر بانو گیتی خامنه رو کامل بازتاب میدادم. چنان در همسخنی سرشار از مهر و عاطفهای بیشائبه بود که تو را از احترام بایسته و تحصیل این همه انسانیت بزرگواری و بزرگمنشی سرشار میکرد. بهویژه که فرهیختگی و آگاهی ایشان بسیار لحظههای گفتگویمان را غنی و پربار کرد.
زیباترین دلخوشی؟
ملاقات دوباره آنکه دوستش داری.
در نامهای یک جملهای به خدا چی مینویسین؟
خدایا؛ چرا؟!
پیامی برای کودکان آینده؟
آینده مال توست. از آن نترس.
پیامی برای کودکان دیروز که هنوز در قالب بزرگسالیشون میتپن؟
فقط کودکی من و تو دشوار نبوده. خیلیها هیچوقت بچگی نکردن. اینقدر غر نزن.
فضای مناسب خودشکوفایی در چندکلمه؟
نفی اندیشه سیاه و سفید؛ خاکستریاندیشی.
باور به قسمت؟
جبری نمیاندیشم. اما انصافا نمیتوان به کل نفیاش کرد.
باور به سرنوشت تا چه حد؟
نه اراده تو به تنهایی، نه حکم سرنوشت؛ هم این و هم آن.
چی زندگی رو ارزشمند میکنه؟
اینکه به پایان میرسه.
چی زندگی رو زهر میکنه؟
اینکه همیشه در معرض خطره.
چی اگه نباشه نمیشه زندگیکرد؟
امید.
دلخوشی زندگی بسته به چیه؟
باز کردن گرههای کور.
اعتقاد بنیادین؟
مرگ.
چی باور بهش زندگی رو شیرین میکنه؟
اینکه خوبی هنوز زندهست.
چی نبودنش زندگی رو از زندگی تهی میکنه؟
خردورزی.
چی روح زندگیه؟
عشق.
یادمه برنامهای داشتین که درباره عشق سخن میگفتین، پس …؟
عشق است؛ فقط همین و بس؛ عشق (بخشی از سرودههایم).
چی عشق رو بیمه میکنه؟
مدارا.
چی عشق را میفرساید؟
خودشیفتگی.
چی عشق رو شکوفا میکنه؟
درککردن و سوءاستفادهنکردن از نقطهضعفها.
چی به عشق پر و بال میده؟
اعتماد.
بدون چی پر و بالِ عشق میشکنه؟
فداکاری.
عشقی که میستاییدش؟
عشق بیچشمداشت.
عشقی که باعث دگرگونی و بهتر شدن میشه؟
عشق همراه با هدیهکردن آزادی.
زیباترین منظره از چشم شما؟
تصویری از مهرورزی انسانها.
و رویای دیرینتون؟
یافتن پاسخ.
درباره این همسخنی و مکالمه روی کاغذ؟
این سؤالات را چگونه طراحی کردید؟! بسی سپاس.
زیباترین دلخوشی؟
داشتن خاطرههایی که هیچکس نمی تونه اونها رو از تو بگیره.
زیباترین منظره از چشم شما؟
تماشای تصویری از مهربانی.
چهرهای فراموشنشدنی؟
پدرم با لبخند همیشهاش.
انسان فراموشنشدنی؟
پدرم؛ عشق همیشهام.
ویژگی یک انسانِ کامل از چشم شما؟
ازنظر حقیر چنین ترکیبی اصلا وجود ندارد!
انسانِ همیشه؟
آنکه آنچنان با تو تا میکند که حتی گذشت زمان هم رد پای خاطرهاش را پاک نمیکند.
بهش خیلی دلبستگی دارین؟
بهتنهاییام.
ازش بهشدت فاصله میگیرین؟
از هیاهوهای بر سر هیچ.
بچگی چقدر عزیز بودین؟
اونقدر که فکر میکردم دنیا دور خواستههای من خلق شده!
مهمتر از شما در خانواده بود؟
به! مگه بابا اجازه میداد!؟
درونگراییهاتون چهجور میگذره؟
عالی. با هیچکسی بهاندازه خودم به من اینهمه خوش نمیگذره
برونگراییهاتون چهجور با چهکاری؟
با کار، عالی و سفر که دیگه نگو.
وحشت از امتحان داشتین؟
ریاضی؛ وااای
آینهای که روبهروی شخصیت و رفتارتون میذارین؟
به من میگوید مثل همه کلی عیب داری و بعضی از ویژگیهای خوب را هم.
از برخوردهای شیرین و خاطرهساز با شما؟
اووووه. هر ثانیهام با دنیایی از آنها گذشته. از کدامش بگویم!
دربارش خیلی تحقیق کردین؟
حقیقت.
براتون کارِسختیه؟
قضاوت.
براتون آسونه؟
نوشتن.
کدام شاعر بیشتر طراحِ روان و احساس شماست؟
سهراب سپهری.
دکتر پریرخ دادستان به من گفت درخت بکشیم خودمون رو کشیدیم. شما کدوم درختین؟
اولاش بید مجنون بودم. الآن اما گمانم یک سرو قدیمیام؛ مثل سرو ۴۰۰۰ ساله ابرکوه.
از کیها خیلی آموختین؟
واووووو. بیشتر از همه از کسانی که مرا بهگونهای آزردهاند.
مایه دلگرمیه در روزهای سخت کرونایی؟
باور اینکه هیچچیز تا ابد دوام نخواهد داشت.
ثروت راستین شما؟
مهر مردم.
به حرمت انسان…؟
انسانیت را نجات دهید.
گرامشی 🙂 آنجا که کهنه میمیرد و نو نمیتواند زاده شود چهجور جایی است؟
جهنم.
چی شد که صداسیمایی شدین؟
دست اتفاق.
انتقادتون از تی.وی؟
نتیجه انتقادهایی که کردم رو نشونم بدید تا ادامه بدم!
نظرتون و حستون راجع به برفک؟
یه انتظار خوشایند برای شروع میر و میل؛ اسامی گمشدهها و بعدش آرم برنامه کودک!
سابقه تذکر به همسایه یا اهل خونه برای صدای بلند تی.وی؟
اینقدر کمتلویزیون روشن میکنم که جایی برای انتقاد نمیمونه!
خوابتون بُرده پای تی.وی؟
انشاءا… ظرف چند سال آینده.
از برنامههای بسیار خوب؟
اردیبهشت؛ خدا شاهده نه به خاطر اینکه مجریاش بودم.
و اصلا کاش ساخته نمیشد چنان برنامهای؟
چرا میخواهید من رو علیه همکارانم بشورانید؟
و برنامهای که انتخاب میکنین برای اجرا؟
آگاهیبخشی و هدیهکردن حال خوب به مردم.
کنترل تی.وی بیشتر دست کی بوده توی منزل؟
گمونم بهتره بپرسید چند نفر توی خونه حضور دارن!
تجربه گشتن و رفتن ازین شبکه به اون شبکه برای کشف یه برنامه دیدنی و …؟
این رو هم باید از برنامهسازانی بپرسید که از شبکههای مختلف به من پیشنهاد کار میدن.
اگه یه مقام رسمی توی یه برنامه با مجری یکه به دو کنه و دعواشون بشه؟
بحثکردن کاملا طبیعیه تا اونجا که منجر به توهین نشه. اتفاقا این مورد جزو مواردیه که ما باید در موردش فرهنگسازی کنیم.
خطقرمز شخصیتون هنگام کار در اونجا؟
اجرای کاری رو که دوست نداشته باشم قبول نمیکنم.
بیشترین لذتی که از کار بردین، کدوم برنامه بود؟
آبیتر از رؤیا؛ قصه ترکیبی، نوشته و ساخته خودم.
مادربزرگی که از گوینده تی.وی، رو میگیره؟
آخ! یاد همکلاسی سال دوم دبیرستان عبرت افتادم. مادربزرگش از همه گویندههای مرد رو میگرفت.
… و پاسخ سلام احوالپرسیش رو میده؟
نه، این کِیس ما اونقدر مأخوذ به حیا بود که با نامحرم همکلام نمیشد.
کسی نقاشی بچهش رو داد به شما که از برنامه کودک اون زمان پخش کنین؟
والا … ما صبح تا شب، توی خیابون، تاکسی، عروسی، اغذیهفروشی و … مشغول انجام این کار خطیر بودیم.
بیشترین توجه مردمی به شما این روزها از سوی چه قشری است؟
بچههای دیروز؛ پدر و مادرهای امروز.
وقتی توی بازار و خیابون ملت شما رو میدیدن؟
مثل یک میکروب تازه کشفشده نگاهم میکردند. اون موقع هنوز سر و کله رقیبی مثل کرونا پیدا نشده بود.
در یه جمعبندی، از روزگار حرفهایتون چی میفرمایین؟
یکی از خوشبختترین آدمهای روزگارم که اینقدر عاشق حرفهام بودم و هستم.
یه آگهی رایگان میتونین اینجا بذارین؟
« آی مردم؛ تا همیشه وقت نداریم ها!»
وقتی میبینین یه عتیقه خاص ایرانی در حراجیهای اروپا چوب میخوره؟
گمونم خودتون میتونید حدس بزنید!
چه وقت و کجاها جراتتون یاغی میشه اعتراض یا انتقاد میکنین؟
وقتی قانون زیر پا گذاشته میشه.
به آدم دلشکسته چهجور امید میدین؟
پیشترها از گل و بلبل بودن دنیا به زبان اغراقشده برای آدمها میگفتم. حالا اما به زبان تلطیفشده میگم: این هم بخشی از زندگیه. اما مثل همه چیزهای دیگه تا ابد ادامه پیدا نمیکنه.
میشه منظره پنجره خونهتون رو توی این مصاحبه بیارین؟
وای! پنجره بهشت کوچک من، برگهای خیسخورده پاییزی را در خود جا داده که به باور من یکی از زیباترین منظرههای دنیاست.
وقتی میگن کاش یه مو بودم روی سر شما؟
اول میخندم؛ از ته دل و بلند. بعد زل میزنم توی چشمهاش و میگم: الهی قربونت برم، حواست باشه چی رو آرزو میکنی.
حساب دم و بازدمتون رو دارین؟
گاهی چقدر سؤالاتتون ترسناک میشه برادر!
چقدر مراقب فرصتها بودین؟
من متخصص گندزدن به فرصتها هستم.
آرزویی که دارین؟
محاله. اما میگم دنیا از نو خلق بشه. با آدمهایی که به جهت باور و مذهب و اخلاقیات هیچ اختلافی با هم ندارند و هیچ تزاحم و تضاد و شکنجه و کشت و کشتاری به خاطر این تفاوتها بذر نفرت بین آدمها را آبیاری نمیکند و همه، عاشق، زندگی میکنند.
روحتان، شخصیتتان با آن زیباست / زیبا شد؟
تجربه و پختگی.
اگه تهیهکننده باشین چی میسازین؟
آموزش مهارتهای اجتماعی. بدجوری بهشون نیازمندیم. تا حالا ساختم، باز هم اگه بشه میسازم.
و رویای دیرینتون؟
از پاسخ همون آرزو استفاده کنید. تقریبا یکی هستن دیگه. نیستن؟!
وقتی شاهدین دوستی به دوستی میگه: نگو بدرود!
کاش پایان هر سلام، خداحافظی نبود.
برای پایان این سخن؟
بدرود.