۱۲ مورد از دانستنی های جالب و خواندنی سریال ریک و مورتی

در سال ۲۰۱۳، سریال ریک و مورتی برای اولین بار در ادالت‌سوییم نمایش داده‌شد و به سرعت طرفداران زیادی را جذب کرد؛ طرفدارانی که شیفته‌ی طنز سیاه و توطئه‌های علمی‌تخیلی سریال شدند. این سریال که توسط دن هارمون و جاستین رویلند ساخته شده است، بر ماجراهای عجیب و غریب ریک سانچز، فوق‌نابغه‌ی دیوانه و نوه‌ی ترسویش، مورتی اسمیت تمرکز دارد. صداپیشگی هر دو شخصیت ریک و مورتی توسط جاستین رویلند انجام می‌شود.

سریال ریک و مورتی

۱) جشنواره‌ی فیلم دان هارمون باعث ایجاد همکاری میان او و جاستین رویلند شد

دو مؤلف خلاق ریک و مورتی، یعنی دن هارمون و جاستین رویلند، از طریق جشنواره‌ی غیرانتقاعی فیلمی که هارمون آن را برگزار می‌کرد آشنا شدند. رویلند قطعاتی را «به قصد شوکه کردن مردم» برای این جشنواره ارسال کرده بود اما هارمون آن قطعات را بیشتر از اینکه شوکه‌کننده یا ترسناک باشند، خنده‌دار می‌دانست.

وقتی ادالت‌سوییم با هارمون تماس گرفت تا یک سریال انمیشینی ۳۰ دقیقه‌ای برای شبکه بسازد، او با خود فکر کرد که حساسیت‌های رویلند قطعاً برای بودن در این انیمیشن و همکاری با شبکه مناسب است. او درباره‌ی رابطه‌ی رویلند با ادالت‌سوییم و ریک و مورتی این‌طور گفته: «او بسیاری از انتظارات آن‌ها را برآورده می‌کند و مثل من، بسیار به داستان و مجموعه علاقه دارد.»

۲) انیمیشن ریک و مورتی با الهام مبتذل‌شده‌ای که رویلند از ایده‌ی سریال «بازگشت به آینده» گرفته، ساخته شده

پایه‌ی اصلی ریک و مورتی از یکی از ایده‌های قبلی رویلند در کانال ۱۰۱ به‌نام ماجراهای انیمیشن واقعی داک و مهارتی شکل گرفته است. رابطه‌ی بین ریک و مورتی بر اساس رابطه‌ی میان داک براون و مارتی مک‌فلای در «بازگشت به آینده» ساخته شده. ولی ضربه‌هایی که رویلند به ایده‌ی مرکزی زده، نتیجه را واقعاً به جاهای جالبی برده. رولند در این مرحله از زندگی حرفه‌ای‌اش بی‌باکانه کارهایی می‌کرد که باعث شود تحت تعقیب انبوهی از وکلا و شکایات قضایی‌شان قرار بگیرد. هیچ چیزی بهتر از این گفته‌اش، بیشتر طرز فکرش را برای ما عیان نمی‌کند:

«من در اصل از این روش استفاده کردم تا این ماجرای گرفتن نامه‌های شکایت و تهدید از دیگر کمپانی‌ها را به تمسخر بگیرم. در آن زمان‌ (اکتبر ۲۰۰۶) من هیچ چیزی برای از دست دادن نداشتم. تازه در ابتدا قصد داشتم اسم انیمیشن را «بازگشت به آینده: کارتون جدید استودیوی یونیورسال با حضور داک بارون و مارتی مک‌فلای جدید» بگذارم. می‌خواستم این کار را بکنم و بعد بنشینم و منتظر بمانم تا نامه‌ی وکلای آن‌ها به‌دستم برسد. من آن روزها و وقتی به این ایده فکر می‌کردم، فقط به‌دنبال مسخره کردن یک استودیوی بزرگ بودم.»

اما در نهایت، شکل پایانی ریک و مورتی به سلامت از تمام تهدید‌ها و کابوس‌هایی که کارتون اصلی رویلند می‌توانست همراه داشته باشد گذر کرد. او می‌گوید: «بعضی از انرژی‌های پشت صداگذاری‌ها اما دست‌نخورده باقی ماند. به‌خصوص برای شخصیت ریک.»

۳) هارمون ریک را به مثابه‌ی شکافی میان انسان و خدا نگاه می‌کند

گرچه می‌توانیم از ریک و مورتیْ تنها به عنوان یک کارتون عجیب و غریب با مقادیر زیادی طنز لذت ببریم، اما می‌توانیم در آن عمیق‌تر شویم و شرایط بشری را از آن بیرون بکشیم. هارمون در ویدئویی که فصل دوم سریال را تبلیغ می‌کند، در مورد این صحبت می‌کند که چگونه این سریال دائماً در حال جستجوی معنا در بی‌معنایی زندگی است.

از نظر هارمون یکی از اصلی‌ترین تضادهای موجود، ایده‌ی خالق در برابر مخلوق است. این در بی‌تفاوتی ریک نسبت به خلاقیت‌ها و تولیداتش در طول سریال به چشم می‌آید؛ مخلوقاتی مانند آبرادولف لینکلر، آزمایش نیمه لینکلن و نیمه هیتلر ریک. هارمون ریک را «شکاف میان خدا و انسان» می‌خواند و بی‌تفاوتی نیهیلیستی او نسبت به مخلوقات خودش، یادآور این ایده‌ی اسطوره‌ای جوزف کمپبل است که خدا را یک نیروی کیهانی غیرشخصی می‌داند.

هارمون در یک یادداشت شادتر اما، شخصاً با این احساس ریک که «هیچ چیز واقعاً مهم نیست» مخالفت می‌کند و علیه آن می‌ایستد. هارمون می‌گوید که این نوع فلسفه «تو را به جایی نمی‌رساند».

۴) موسیقی سریال تا حد زیادی مدیون «دکتر هو» و «فارسکیپ» است

آهنگ اصلی ریک و مورتی هم یک آهنگ علمی تخیلی اساسی محسوب می‌شود. سازندگان برای دست‌یابی به هوای سنتی آشنا و ماورایی این ژانر، هم به دکتر هو و هم فارسکیپ نگاه کردند و از آن‌ها الهام گرفتند. وقتی که از رولیند در مصاحبه با تی‌وی‌اورمایند در مورد موسیقی سریال پرسیده شد، گفت:

«تم آهنگ توسط مردی که آهنگ «جادوگران محله ویورلی» را نوشته بود و دوست بسیار خوب من است، ساخته شده. به او گفتم که از طرفداران پروپاقرص فارسکیپ هستم و می‌خواهم تم فارسکیپ را با تم دکتر هو ترکیب کنم و اساساً این همان چیزی است که تم آهنگ ما است. این قطعه‌ی اصلی چیزی شگفت‌انگیز در آمد که بهترین جنبه‌های هردوی آن فیلم را با هم ترکیب می‌کند و در بر می‌گیرد.»

نسخه‌ی قبلی این تم را می‌توان در اولین هم‌کاری رویلند و ادالت‌سوییم با نام «دنیای سگی» پیدا کرد و شنید.

۵) منشأ آروغ زدن‌های ریک به یک اشتباه در اتاق ضبط برمی‌گردد

آروغ زدن بخش بزرگی از شخصیت ریک است. اما رویلند به اینترتینمنت‌ ویکلی گفت که الهام بخش این ویژگی، یک اتفاق کاملاً تصادفی بوده: «در سال ۲۰۰۶ یا همین حدود، داشتم صداهای انیمیشن داک و مارتی را ضبط می‌کردم و از انجام این برداشت‌های واقعاً مزخرف از داک براون و مارتی مک‌فلای لذت می‌بردم. در وسط ادا کردن یک جمله، ناگهان صدایی شبیه صدای آروغ بیرون آمد. خیلی خنده‌دار و حال‌به‌هم‌زن بود. با خودم گفتم یک بار دیگر امتحان کنم و ببینم می‌توانم آن صدا را در بیاورم یا نه. برای چند خط دیگر از دیالوگ هم این کار را تکرار کردم. بعدها که قرار شد با هارمون سریالی برای ادالت‌سوییم بسازیم و اسمش را ریک و مورتی بگذاریم، با خودم گفتم چندتایی ایده دارم. و آروغ زدن ریک یکی از آن ایده‌ها بود.»

به دلیل اینکه ریک بسیاری از مکالماتش را با آروغ‌های ویژه‌اش پیش می‌برد، رویلند زمان بسیار سختی را موقع صداگذاری بر روی ریک می‌گذراند. او از صدابردار می‌خواهد که صداها را هنگام نوشیدن او ضبط کند تا اثر درستی داشته باشند.

۶) دن هارمون فرضیه‌ای برای آنچه که ریک همیشه در فلاسکش دارد و می‌نوشد ساخته اما هرگز کسی نخواهد دانست که ریک واقعاً چه می‌نوشد

فرضیه‌های زیادی درباره‌ی نوشیدنی ویژه‌ی ریک وجود دارد. برخی بر این باورند که او نوعی کوکتل ماورایی مخصوص به خودش را دارد. اما هارمون تئوری بسیار ساده‌تری دارد. او در خلال یک جلسه‌ی پرسش و پاسخ در ردیت گفت: «من ودکا را ترجیح می‌دهم.» اگرچه او هم می‌داند که ذکاوت ریک می‌تواند او را به داشتن نوعی ترکیب بین کهکشانی در فلاسک خود سوق دهد، اما معتقد است که علاقه‌ی ریک به نوشیدن نوشیدنی‌های قدیمی بخشی از هویت اوست.

اما با وجود همه‌ی این‌ها، هنوز هم سازندگان برنامه علاقه‌ای ندارند که دلیل نوشیدن ریک را فاش کنند. آن‌ها این استدلال را دارند که اگر دلیل نوشیدن ریک را فاش نکنند، ماجرا برای تماشاگران جالب‌تر خواهد بود تا اینکه داستان روزی را تعریف کنند که ریک شروع به نوشیدن کرده.

۷) قسمت آزمایشی سریال در شش ساعت نوشته شد

قسمت اول ریک و مورتی توسط هارمون و رویلند درست چند لحظه پس از اینکه آن‌ها ایده‌شان را به نیک ویدنفلد، رئیس توسعه‌ی برنامه‌ی ادالت‌سوییم فروختند نوشته شد. هارمون در مصاحبه‌ای با لس‌آنجلس تایمز گفت: «ما چهارزانو روی زمین نشسته بودیم و لپ‌تاپ‌هایمان جلوی رویمان بود. من می‌خواستم بلند شوم و به خانه بروم اما او جلویم را گرفت و گفت: صبر کن! اگر به خانه بروی ممکن است سه ماه طول بکشد تا چیزی که می‌خواهیم را بنویسیم.» من هم ماندم و ما در عرض ۶ ساعت تمام قسمت اول را نوشتیم.»

پایلوت تلویزیونی ریک و مورتی همان روز نوشته شد و شروع به ساخته‌شدن کرد.

 ۸) یکی از دوست‌داشتنی‌ترین قسمت‌های سریال با الهام از مجموعه‌ی تلویزیونی «بافی قاتل خون‌آشام‌ها» ساخته شد

اگرچه نام قسمت «Total Rickall» ممکن است باعث این تصور شود که این قسمت، اقتباس یا الهام‌گرفته از Total recall خواهد بود، اما سازندگان سریال هنگام تولید این قسمت خیالی کاملاً متفاوت در سر داشتند. آن‌ها فاش کردند که الهام‌بخش اولیه برای ساخت این قسمت، مجموعه‌ی تلویزیونی «بافی قاتل خون‌آشام‌ها» بوده.

در فصل پنجم سریال «بافی قاتل خون‌آشام‌ها» ناگهان مشخص می‌شود که بافی خواهری به نام داون داشته. داون از ناکجا ظاهر می‌شود و شخصیت‌های سریال همگی او را می‌پذیرند. رایان ریدلی، یکی از اعضای تیم نویسندگان ریک و مورتی در یک مصاحبه این‌گونه توضیح می‌دهد: «همه جوری رفتار می‌کنند انگار که او همیشه آن‌جا بوده است. اما بینندگان می‌دانند که بافی در چهار فصل گذشته اصلاً خواهری نداشته.»

خصوصیاتی این‌چنینی را می‌توان در شروع این قسمت سریال ریک و مورتی هم مشاهده کرد. زمانی که بینندگان با عمو استیوی آشنا می‌شوند که خانواده معتقد است سال‌هاست که با آن‌ها توی یک خانه زندگی می‌کند. ریک اما خیلی سریع به سر عمو استیو شلیک می‌کند و نشان می‌دهد که او در اصل یکی از انگل‌هایی است که مشغول کاشت خاطرات تقلبی در ذهن آن‌ها بوده.

۹) بذرهای قسمت «Total Rickall» در یکی از قسمت‌های قبلی کاشته شده‌بود

برخلاف سریال‌هایی مانند آرچر، ریک و مورتی موارد زیادی از داستان‌های به‌هم‌پیوسته را در بر نمی‌گیرد. معمولاً داستان هر قسمت با قسمت دیگر متفاوت است یک استقلال نسبی در هر قسمت می‌بینیم. با این حال این بدان معنا نیست که قسمت‌های سریال مطلقاً ارتباطی با یکدیگر ندارند. بسیاری از قسمت‌ها به شخصیت‌ها یا ایده‌های قسمت‌های قبل بر می‌گردند. اما زمانی که برخی قسمت‌ها به‌شکلی حیله‌گرانه به آینده اشاره می‌کنند، یک سریال در بهترین حالت خود قرار می‌گیرد.

در قسمت «Mortynight Run»، ریک در حال بارگیری دسته‌ای از سنگ‌های فضای سبز در سفینه‌اش دیده می‌شود. اگر به صخره‌ها با دقت نگاه کنید می‌توانید یک لکه‌ی صورتی کوچک روی یکی از آن‌ها ببینید. به‌سرعت به قسمت «Total Rickall» بروید. آن لکه‌ها در اصل همان انگل‌هایی هستند که در این قسمت، خانواده را آلوده می‌کنند.

۱۰) یکی از تحسین‌شده‌ترین قسمت‌های سریال، سازندگان را تقریباً بیچاره کرد

موفقیت فصل اول ریک و مورتی همه را شگفت زده کرد، بنابراین وقتی نوبت به قسمت های بیشتر رسید، فشار زیادی برای ارائه وجود داشت. هنگامی که فصل دوم برای اولین بار پخش شد، این کار را با یک قسمت تجربی انجام داد که ادامه‌ی مستقیم پایان فصل اول بود.

وقتی اولین فصل به پایان رسید، ریک به تازگی زمان را متوقف کرده بود تا به مورتی و سامر کمک کند تا آشفتگی‌ای که خانه به‌خاطر مهمانی دبیرستانی /بین کهکشانی دچارش شده بود را پاک کنند. اما پاکسازی به خوبی پیش نمی‌رود، زیرا اثرات توقف زمان، واقعیت را به زمان‌های موازی تقریباً بی‌شماری در اولین قسمت فصل دوم، یعنی «A Rickle in Time» تقسیم کرده است.

رویلند در مصاحبه‌ای که با رولینگ استون داشت، اذعان داشت که این قسمت از سریال بسیار بی‌رحمانه بر سرشان آوار شده و از ابعاد مختفلی آن‌ها را بیچاره کرده. او این‌طور می‌گوید که: «ما به چیزی بسیار شگفت‌انگیز نزدیک بودیم اما هیچ‌گاه از نظر ساختاری به آن نرسیدیم.» هارموند هم حرف او را تأیید کرد و گفت: «از نظر مفهومی، این مسئله بسیار پیچیده بود و کار ما را سخت و تا حدودی نشدنی کرد.»

در توضیحاتی که بعد از پخش این قسمت داده شد، سازندگان اعتراف کردند که مشکل اصلی نویسندگان و کارگردانان، فهمیدن اثرات انجماد زمان بود. و این‌که چه‌طور جهان‌های موازی چه‌طور با یک‌دیگر تعامل و حرکت می‌کنند. فهمیدن این مسائل پیچیده‌ی فیزکی، چندین بار انتشار فصل دوم را به تعویق انداخت. نهایتاً هم رویلند و هارمون قانع شده‌بودند که این قرار است بدترین قسمت سریال باشد. اما با تمام این مسائل، این قسمت به یکی از جالب‌ترین و محبوب‌ترین قسمت‌های سریال تبدیل شد.

۱۱) ادالت‌سوییم یک قسمت را به شکل ۱۰۹ قطعه‌ی ۱۵ ثانیه‌ای در اینستاگرام منتشر کرد

سریال ریک و مورتی انتظارات را فقط در صفحه‌ی نمایش زیر سوال نمی‌برد. سازندگان سریال تمام تلاش خود را انجام می‌دادند تا در بازاریابی و توزیع هم بر خلاف اصول عمل کنند. یکی از این نمونه‌ها در ۱ آوریل ۲۰۱۷ رخ داد، زمانی که نمایش سومین فصل خود را بدون هیچ گونه تبلیغاتی عرضه کرد.

با این حال، جالب‌ترین تجربه در تبلیغ عجیب و غریب یکی از قسمت‌های فصل یک رخ داد. ادالت‌سوییم به‌جای اینکه قسمت «rixty minutes» را به‌شکل عادی عرضه کند، همه را با عرضهٔ سه روز زودتر آن قسمت شوکه کرد. آن هم در اینستاگرام. آن هم به‌شکل برعکس.

صفحه‌ی رسمی ریک و مورتی ۱۰۹ کلیپ ۱۵ ثانیه‌ای از این قسمت را به‌ترتیب معکوس آپلود کرد و باعث شد طرفداران برای دریافت داستان، مجبور به گشتن و بالا و پایین رفتن در صفحه‌ی سریال شوند. آن‌ها این کارشان را آخرین تلاش مذبوحانه‌شان برای تبلیغ سریال و تعامل با مخاطب دانستند.

۱۲) تکه‌کلام ریک یک تصادف کامل بود

اگرچه رویلند و هارمون صریحاً به این نکته اشاره کرده‌اند که از تکه‌کلام و این‌جور عبارات برای شخصیت‌هایشان متنفرند، اما «وابا لابا داب داب» ریک خیلی سریع تبدیل به یکی از بخش‌های اصلی سریال تبدیل شد. به‌خصوص در فصل اول، ریک از آن برای علامت‌گذاری جوک‌ها استفاده می‌کند. او ادعا می‌کند که این عبارت از آرسنیو هال می‌آید اما بعدا و در قسمت «Ricksy business» می‌فهمیم که این عبارت به زبان پرندگان به معنای «من در حال تحمل درد زیادی هستم، لطفاً به من کمک کنید» است. این عبارت در واقع یک تصادف بود که از رویلند سر زد. او در مصاحبه‌ای با نویزی توضیح داد که قصد داشته‌اند اشاره‌ای به صحنه‌ای از فیلم قدیمی سه کله‌پوک بکنند.

«ما هرگز واقعاً قصد نداشتیم که این یک تکه‌کلام برای ریک باشد. ما در ابتدا آن صحنه را نوشته بودیم و بعدها بر اساس سه‌کله‌پوک، عبارت «واب واب واب واب» به آن اضافه شده بود. قرار بود ریک روی زمین بیفتد و این کار را انجام دهد. خیلی سریع نوبت ضبط شد و من فرصت نکردم به متن بازنویسی‌شده نگاه بیندازم. داشتم دیالوگ‌ها را می‌خواندم که ناگهان به این عبارت عجیب و غریب برخوردم. این‌طور شد که به اشتباه «وابا لابا داب داب» را گفتم.»

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا