گفتگو با نیلوفر کوخانی بازیگر سریال خانه امن: بازیگری را زندگی می کنم

نیلوفر کوخانی، متولد دو شهریور هزار و سیصد و هفتاد، تهران، لیسانس ادبیات فارسی، برنامه ریز، دستیار کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون، در کارنامه هنری او می توان به سریال های «چرخ فلک»، «تاریکی شب، روشنایی روز»، «خواب زده» و فیلم سینمایی «دختران زمستان» اشاره کرد، با نیلوفر کوخانی که این شب ها سریال «خانه امن» را روی آنتن دارد، گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.

گفتگو: عباسعلی اسکتی

عکس: فائزه سلیمیان

*این سریال چه حرفی برای گفتن دارد و چه شد بازی در آن را پذیرفتید؟

چند سال پیش قرار بود با آقای معظمی همکاری کنیم که متاسفانه قسمت نشد، من خیلی علاقه داشتم با ایشان کار کنم و وقتی راجع به نقش تابان با من صحبت کردند خیلی دلم می خواست که این نقش را تجربه کنم و از طرفی هم کار کردن با یک کارگردان باهوش و کاربلد و گروه درجه یک می توانست هم به تجربیات و هم به کارنامه هنری ام اضافه کند.

*چرا از اینهمه فعالیت هنری «بازیگری» را انتخاب کرده اید؟

چون بازیگری به من این فرصت را می دهد که بی نهایت زندگی را تجربه کنم، لحظاتی که جلوی دوربین هستم برای من به شدت ارزشمند است و من ثانیه به ثانیه آن را زندگی می کنم و قدردان آن لحظات هستم.

*چه ویژه گی هایی در یک نقش باعث می شود آن را بازی کنید؟

نقشی که من را به چالش بکشد و باعث شود حتی برای مدت کوتاهی آدم دیگری باشم برای من جذاب است، قطعا فیلمنامه و کارگردان کار هم در اولویت قرار دارند.

*رسیدن به دنیای تصویر و دیده شدن چه المان هایی می خواهد؟

دیده شدن خیلی کار سختی نیست و حتی می تواند یک شبه اتفاق بیافتد اما ماندگاری در دنیای هنر مستلزم داشتن دانش و هوش و تلاش است.

*موافقید تلویزیون با ریزش مخاطب مواجه شده است؟

بله، من فکر می کنم قصه در سریال حرف اول را می زند و ما چند سالی است که دچار ضعف سناریو شده ایم در حالی که ادبیاتی خیلی غنی داریم، استفاده درست از آن می تواند ما را به جایگاه بلندتری برساند.

*خوش چهره بودن چقدر در پیشنهاد نقش تاثیر دارد و شما جزو بازیگران خوش چهره هستید؟

قطعا خوش چهره بودن یک امتیاز مثبت به حساب می آید، اما قصه های مختلف چهره های مختلفی را می طلبد، در مورد خودم دیگران باید نظر بدهند.

*از کار بازیگران و کارگردانهای خارجی کدام را می پسندید؟

من از بین بازیگران خارجی به «نیکول کیدمن» و کارگردانان به «جیم جارموش» خیلی علاقه مند هستم.

*بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟

دوست دارم همه ی نقش ها را تجربه کنم اما هر نقشی که سختی بیشتری برای من داشته باشد جذاب تر است.

*و دوست دارید در کنار کدام هنرپیشه ها و برای کدام کارگردانها بازی کنید؟

بازی در کنار هر بازیگری قطعا فرصت مناسبی است برای یادگیری و رشد و طبیعتا آرزوی هر بازیگری است که با کارگردان های مولف و صاحب سبک کار کند، من سینمای آقای شهبازی، آقای سیدی و آقای جیرانی را خیلی دوست دارم.

*نقشی بوده در میان فیلم های ایرانی که دوست داشته باشید بازی کنید؟

بله نقش نازنین بیاتی در فیلم دربند آقای شهبازی که البته به نظرم خانم بیاتی بسیار خوب بازی کرده اند.

*چقدر به ماندگاری فکر می کنید و در بین بازیگران امروز کسی را داریم که ماندگار شود؟

ماندگاری یکی از مهمترین دغدغه های من است و بی شمار بازیگر داریم که ماندگار می شوند، بی شک خانم فاطمه معتمدآریا و خانم هدیه تهرانی.

*چه توصیه ای برای علاقه مندان به «بازیگری» دارید؟

مطالعه، فیلم دیدن، پشتکار، البته کلاس های بازیگری هم خیلی موثر است، وقتی دوره های بیان و بدن و بعد از آن بازی مقابل دوربین را می گذرانید تازه متوجه می شوید که چقدر هیچی از بازیگری نمی دانید و چقدر باید برای آن زحمت بکشید، من نزد آقای جیرانی دوره بازیگری دیده ام و کِیف کرده ام، آن روزها برای من تکرار نشدنی است.

*موسیقی کجای زندگی شما قرار دارد؟

تقریبا در همه لحظات زندگی من موسیقی قرار دارد، همه سبک ها را دوست دارم اما بیشتر به جاز علاقه مند هستم.

*آخرین فیلم و کتاب خوبی که خوانده و دیده اید را معرفی می کنید؟

آخرین کتاب «آتش بدون دود» نادر ابراهیمی و به همه خواندن آثار آقای ابراهیمی را پیشنهاد می کنم، آخرین فیلمی هم که دیدم «بچه رزماری» پولانسکی بود.

 *ازدواج چقدر برای هنرمندان سختتر از مردم عادی است؟

سخت است اما این هم بخشی از زندگی است و اگر بشود تعادل ایجاد کرد خوب است.

*نظرات مخاطبانتان چقدر برایتان اهمیت دارد؟

خیلی زیاد، قاعدتا نقد سازنده است و من هم استقبال می کنم از هر نقدی که به بهتر شدن من کمک کند.

*در سینما و تلویزیون دوست صمیمی هم دارید؟

بله دوستان خوب زیادی دارم، چه در حیطه بازیگری و چه در کارگردانی و عوامل عزیز پشت صحنه، کار کردن در پشت صحنه کمک بزرگی برای من در بازیگری بود و من همچنان برای کارهایم با دوستانم مشورت می کنم.

*مافیا تا چه حد در سینمای ایران وجود دارد؟

من خیلی موافق این کلمه در حیطه فرهنگ و هنر نیستم اما قطعا روابطی وجود دارد، من تا حالا برخورد نداشته ام و درگیر آن نشده ام، سعی می کنم بیشتر با دیده هایم پیش بروم تا شنیده ها.

*حسادت بین بازیگرها تا چه حد وجود دارد؟

وجود دارد اما لزوما حسادت خیلی بد نیست اگر بشود آن را تبدیل کرد به رقابت، اگر کسی بهتر از خودمان نبینیم بعد از مدت کوتاهی درجا می زنیم، فکر می کنم به پیشرفت کمک می کند.

*جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟

جلوی آینه نه ولی چشمانم را می بندم و آن را مدام تصور می کنم.

*ممکن است روزی بازیگری را کنار بگذارید؟

تلاشم را می کنم به آن درجه که می خواهم برسم ما اگر احساس کنم دارم راه را اشتباه می روم حتما آن را کنار می گذارم.

*چند شخصیت که دوست دارید از نزدیک ببینید.

جیم جارموش، جیم کری، کریستوفر نولان، والت دیزنی، مارکوپولو و زنده یاد خسرو شکیبایی.

*چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید، هستید؟

هنوز خیلی مانده است، من کلا آدم قانعی نیستم و تقریبا همیشه از خودم ناراضی هستم و از خودم خجالت می کشم به شکلی که وقتی خانواده تصویرم را در تلویزیون می بینند من پشت مبل قایم می شوم!

*آرمان شهر شما در دنیای هنر چیست؟

آرمان شهری وجود ندارد مگر اینکه خودمان آن را بسازیم، چه به لحاظ شغلی که داریم و چه جامعه ای که در آن زیست می کنیم.

*این روزها با وجود کرونا بیشتر زمان خود را چگونه می گذرانید؟

کمی به کار مشغول هستم، اوقات آزاد بیشتر سریال می بینم و پازل درست می کنم.

*چقدر اهل حل کردن جدول هستید؟

خیلی دوست دارم و کمابیش جدول حل می کنم.

*فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟

امیدوارم همچنان در کنار خانواده عزیزم باشم و در  بازیگری  قطعا تلاش می کنم جای بهتر و بالاتری باشم.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا