شیخ کلینی از عالمان بزرگ اسلام و ماجرای نبش قبر ایشان
شیخ کلینی از معروف ترین دانشمندان فقیه و محدث نامی و بزرگان شیعه در زمان غیبت صغرا است و در نیمه دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم هجری از بزرگترین محدثین شیعه به شمار می رفت.
زندگی نامه شیخ کلینی
شیخ ابوجعفر محمّد بن یعقوب بن اسحاق رازی مشهور به کُلِـینی، شیخ کلینی، ثقهالاسلام کلینی صاحب کتاب الکافی- یکی از کتب اربعه- و معروف ترین فقیه و محدث شیعه است.
کلینی در حدود سال ۲۵۵ ق در روستای کلین از روستاهای قدیمی پیرامون تهران در ۳۸ کیلومتری شهر ری و در زمان امام عسکری علیه السلام دیده به جهان گشود. به همین جهت، وی را به لقب رازی، منسوب به ری هم می خوانند.
شیخ کلینی از همان دوران طفولیت تحت تربیت پدر خویش گرفت و اخلاق، رفتار و آداب اسلامی را نزد پدرش فراگرفت. پدرش به علت ارادتی که به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم داشت، وی را محمد نامید و از آن پس محمد بن یعقوب کلینی در خانه ای که معنویت در آن موج میزد، تحت تربیت قرار گرفت. کلینی پس از کسب ادب از محضر پدر، نزد دایی خویش« علان کلینی رازی» که از محدثین بزرگ و از شیفتگان مکتب اهل بیتعلیه السلامبه شمار می رفت به ادامه تعلیم و تعلم پرداخت و با منابع علم حدیث و رجال اشنا گردید و بعد از آن برای ادامهٔ تحصیل به شهر ری رفت.
محمد بن یعقوب کلینی در ری که مرکز برخورد آرا و اندیشه های فرق اسماعیلی، حنفیه، شافعی و امامیه بود، در کنار تحصیل علم و آشنایی با اندیشه های دیگر مذهب ها، تصمیم گرفت که به نوشتن احادیث بپردازد او در محضر ابوالحسن محمد بن اسدی کوفی حدیث آموخت. او بعد از آن برای تکمیل علم حدیث رهسپار قم شد و با محدثانی که از امام عسکریعلیه السلام یا امام هادیعلیه السلامبدون واسطه حدیث شنیده بودند ملاقات کرد و از محضر استادان بزرگی بهره برد. کلینی در سال ۳۲۷ق ( دو سال قبل از وفاتش) عازم بغداد شد. بغداد در آن هنگام یکی از مراکز بزرگ علمی بود.
این اندیشمند بزرگ جهان شیعه با تدوین روایات اهل بیت علیه السلام، توانست گامی مهم در راه اعتلای آموزه های اسلام بردارد و مسیری روشن برای جویندگان راه حق بگشاید.
شیخ کلینی در نظر دانشمندان شیعه
کتب رجالی و شرح حال نویسانی که به زندگانی کلینی پرداخته اند از او با عناوین ابوجعفر، محمد بن یعقوب، ابن اسحاق، ثقه الاسلام، رازی، بغدادی، سِلسِلییاد کرده اند. آن چه در بیان جایگاه شخصیتی و علمی کلینی در کتب تراجم و تاریخ آمده است همگان از موافق و مخالف، از فضل و عظمت جایگاه او یاد نموده اند. باتوجه به آوازه و شهرت کلینی، شیعه و سنی در فتاوا به او روی آوردند و او را به« ثقه الاسلام» ملقب ساختند. به دلیل تقوا، علم و فضیلت او، مردم در رفع مشکلات دینی و گرفتن فتوا به او مراجعه می کردند.
شیخ کلینی در نظر دانشمندان عامه به ویژه پیش مورخان آن ها که پس از او آمده اند، بسیار بزرگ است. همه از وی تجلیل کرده و او را به عظمت و بزرگواری ستوده اند. علامه مجلسی در« مراه العقول» شرح اصول الکافی نوشته است: « شیخ کلینی مورد قبول طوایف ایام و ممدوح خاص و عام بود.» ابن اثیر جزری در کتاب مشهور« جامع الاصول» می نویسد:« ابوجعفر محمد بن یعقوب از پیشوایان مذهب اهل بیت دانشمندی بزرگ و فاضلی نامدار است.» وی به غیر از کتاب کافی تألیفات دیگری نیز داشت که هیچ کدام به آیندگان نرسید. کتاب رجال، رد بر قرامطه، رسائل ائمه (ع)، تعبیر رویا و مجموعه اشعار شعرا در مورد ائمه( ع) از جمله آنها به شمار می روند.
آثار شیخ کلینی
شیخ اجل طوسی، و نجاشی دانشمند رجالی، جمعا این کتاب ها را جزء تالیفات کلینی به شمار آورده اند:
۱- کتاب الرجال.
۲- کتاب الردّ علی القرامطه: ( قرامطه، فرقه ای بودند که اعتقاد داشتند اسماعیل پسر حضرت صادق (ع) ، امام غایب است و در واقع ، همان اسماعیلیه نخست بودند. دلیل تسمیه آن ها به قرامطه یا قرمطی، این است که نخستین بار شخصی به اسم« قرمط» از مردم حومه کوفه، چنین ادعایی کرد و تابعان وی به نام او خوانده شدند. قرامطه به مرور ایام، سخت به انحراف در عقیده و اعمال کشیده شدند و بر ضد عموم مسلمین شورش های زیادی کردند.)
۳- کتاب رسائل الائمّه (علیهم السلام).
۴- کتاب تعبیر الرؤیاء.
۵- مجموعه شعر: ( دربردارنده ی قصایدی که شعرا در مناقب و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت (ع) گفته اند.).
۶- کتاب الکافی
درگذشت شیخ کلینی
شیخ کلینی در سال ۳۲۸ قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی که مصادف با مبدأ غیبت کبری امام زمان است در سن ۷۰ سالگی در بغداد، درگذشت. ابو قیراط محمد بن جعفر حسنی، یکی از بزرگان بغداد بر پیکرش نماز خواند. آرامگاه او در« باب الکوفه» در بغداد، امروز در ناحیه شرقی رود دجله کنار پل قدیم بغداد و زیارتگاه مسلمانان است.
نبش قبر شیخ کلینی
یکی از حکام بغداد که از دشمنان آل رسول صلی الله علیه و آله بود هنگامی که گنبد و ضریح با عظمت و جلالت کاظمین علیه االسلام را مشاهده کرد و شدت علاقه و محبّت شیعیان را نسبت به آن بزرگوار مشاهده کرد خشمگین شد و تصمیم گرفت که بارگاه و قبر آن بزرگوار را خراب کند.
او بیان کرد: این طایفه شیعه می گویند پیشوایان آنان امام و معصومند و بدنشان پوسیده نشده، درصورتی که راست می گویند قبر را خراب کنید، چنانچه درست بود و بدن آنها سالم مانده بود، مجدداً قبر را درست می کنیم و گرنه از تجمع مردم در اطراف این قبر جلوگیری می کنیم.
برخی گفتند: در کنار این مقبره ها قبری است منتسب به یکی از علماء شیعه که مشهور است و نام او محمد بن یعقوب کلینی است که شیعه به او اعتقاد زیادی دارد، نخست قبر وی را بشکافید اگر بدن او نپوسیده بود بدانید که قبر این دو امام به طریق اولی نپوسیده و دیگر احتیاجی به خراب کردن وتعمیر کردن ندارد پس امر کرد که قبر مرحوم کلینی را کندند و دیدند بدن آن عالم جلیل القدر بدون تغییر تازه مانده مثل کسی که یک ساعت پیش مدفون پس حاکم از کار خود پشیمان شد و امر به تعظیم آن قبر کرد و روی آن گنبد عظیمی بنا کرد و آنجا محل زیارت مؤمنین گردید.( با اقتباس و ویراست از کتاب داستان هایی از علماء)