شما می توانید ذهن خود را با پاسخ دادن به معماهای چالشی سخت آماده کرده تا ادامه انجام کارهای روزانه تان آسان تر شود در این مطلب ۲۴ معما آورده ایم که می توانید از آنها استفاده کنید .
معماهای چالشی سخت با جواب کامل
معمای شماره ۱
در اتاقی قرار دارید که سه کلید برق و یک درب بسته دارد. کلیدهای روشن و خاموش کردن سه لامپ در طرف دیگر درب قرار دارند، اما اگر درب را باز کنید دیگر هرگز دستتان به کلیدها نمیرسد. چگونه میتوانید با اطمینان بفهمید که هر لامپ به کدام کلید متصل است؟
★
★
★
پاسخ: دو کلید اول را روشن کنید و هر دو را به مدت ۵ دقیقه روشن رها کنید. بعد از ۵ دقیقه کلید دوم را خاموش کنید و به آنطرف درب بروید. لامپ روشن مربوط به کلید اول است، به دو لامپ خاموش دست بزنید، لامپی که حرارت دارد مربوط به کلید دوم و لامپ خاموش و سرد نیز به کلید سوم وصل است.
معمای شماره ۲
مردی چادر خود را رها میکند و سه مایل به جنوب، سه مایل به شرق و سپس سه مایل به شمال پیاده روی میکند تا دوباره به چادرش میرسد. وقتی وارد چادر میشود با یک خرس روبرو میگردد که در حال خوردن غذاهایش است. خرس چه رنگی است؟
پاسخ: سفید. تنها جایی که با سه مایل به جنوب، سه مایل به شرق و سه مایل به شمال رفتن به نقطهی اول میرسید قطب شمال است و همه خرسها در قطب شمال سفید رنگ هستند.
معمای شماره ۳
مردی در حال نگاه کردن به عکس یک نفر است. دوستش از او میپرسد که او کیست؟ مرد پاسخ میدهد: «من خواهر و برادر ندارم. اما پدر این مرد، پسر پدر من است.» آن عکس چه کسی بود؟
پاسخ: پسر آن مرد.
معمای شماره ۴
مردی در یک سوی رودخانه ایستاده و سگ خود را که در طرف دیگر رودخانه است صدا میزند. سگ بدون آنکه از پل و قایق استفاده کند از رودخانه عبور میکند، اما خیس نمیشود. چرا؟
پاسخ: رودخانه یخ زده بوده است.
معمای شماره ۵
پدر و مادری شش فرزند پسر دارند که هر پسر یک خواهر دارد. این خانواده چند نفری است؟
پاسخ: نه نفر. پدر و مادر، شش پسر و یک دختر.
معمای شماره ۶
مردی هنگام مرگ برای تقسیم ارث به دو پسرش به آنها میگوید که سوار بر شتر با یکدیگر مسابقه بدهند و کسی که شترش آخر از خط پایان عبور میکند برنده است و همهی اموال به نام او میشود. دو پسر سوار بر شترهای خود روزها در صحرا پرسه میزنند و هیچکدام نمیخواهند از خط پایان عبور کنند. در نهایت آنها ماجرا را برای مردی دانا تعریف میکنند و بعد از آن به سرعت سوار بر شتر میشوند و به سمت خط پایان میرانند. مرد پیر به آنها چه گفته بود؟
پاسخ: قانون مسابقه این بود که صاحب شتری که آخرین نفر از خط پایان عبور کند برنده است. آنها به گفته مرد دانا شترها را عوض کردند تا جریان مسابقه برعکس شود.
معمای شماره ۷
مردی بدون هیچ چتر یا کلاهی ساعتها زیر باران راه میرود. در نهایت زمانیکه به خانه میرسد سرتاپای او خیس است بجز موهای مرد. چرا؟
پاسخ: او کچل بوده است.
معمای شماره ۸
در یک کلاس ۱۴ نفر از دانشآموزان دختر هستند. ۸ نفر از آنها لباس آبی به تن دارند و ۲ نفر نه دختر هستند و نه لباس آبی به تن دارند. اگر ۵ نفر از کسانی که لباس آبی دارند دختر باشند، چند دانشآموز در این کلاس حضور دارند؟
پاسخ: ۱۹ نفر
معمای شماره ۹
کسی که آن را میساز احتیاجی به آن ندارد. کسی که آن را میخرد از آن استفاده نمیکند و کسی که از آن استفاده میکند اصلا نمیداند که در حال استفاده از آن است. آن چیست؟
پاسخ: تابوت
معمای شماره ۱۰
جسد یک خانم در حیاط یک ساختمان چند طبقه پیدا میشود. به نظر میسد که او خودش را از یکی از طبقات به پایین پرت کرده است. زمانیکه
پلیس از راه میرسد به طبقه اول میرود و در پنجره را باز میکند و یک سکه به بیرون پرت میکند. سپس او همین کار را در طبقات دیگر تکرار میکند و در نهایت نتیجه میگیرد که این خودکشی نبوده بلکه یک قتل رخ داده است. چرا؟
پاسخ: چون در تمام طبقات در پنجرهها بسته بوده است.
معماهای چالشی سخت
معمای شماره ۱۱
دختری در مراسم خاکسپاری مادرش عاشق مردی میشود، اما بعد از مراسم هرگز نمیتواند او را پیدا کند یا شمارهاش را بیابد. چند روز بعد
خواهر آن دختر میمیرد و پلیس میگوید که او به قتل رسیده است. چه کسی او را به قتل رسانده؟
پاسخ: آن دختر. او فکر کرده که اگر کس دیگری از خانوادهاش بمیرد آن مرد دو مرتبه به مراسم خاکسپاری خواهد آمد و آنها یکدیگر را ملاقات میکنند.
معمای شماره ۱۲
من شهر دارم، اما خانه نه. من کوه دارم، اما درخت نه. من آب دارم، اما ماهی نه. من چه هستم؟
پاسخ: نقشه
معمای شماره ۱۳
شما میدانید که ۲ + ۲ با ۲ × ۲ برابر است. حالا سه عدد پیدا کنید که حاصل جمع آنها با حاصل ضرب آنها مساوی باشد.
پاسخ: عدد ۱، ۲ و ۳.
معمای شماره ۱۴
برادری به برادر کوچکترش میگوید: «دو سال پیش، من سه برابر سن برادرم سن داشتم. سه سال بعد من دو برابر برادرم سن خواهم داشت.» هرکدام از آنها چند ساله هستند؟
پاسخ: برادر بزرگتر ۱۷ و کوچکتر ۷ سال دارد. دو سال پیش آنها ۱۵ و ۵ ساله بودند و سه سال بعد آنها ۲۰ و ۱۰ ساله خواهند بود.
معماهای چالشی سخت
معمای شماره ۱۵
اگر من را داشته باشی، میخواهی مرا به
اشتراک بگذاری. اما اگر مرا به اشتراک بگذاری دیگر مرا نداری. من چه هستم؟
پاسخ: راز.
معمای شماره ۱۶
من وقتی که جوان هستم، قد بلند هستم و وقتی که پیر میشم کوتاه هستم؛ من چی هستم؟
★
★
★
پاسخ: شمع
معمای شماره ۱۷
کدوم ماه از سال ۲۲ روز داره؟
★
★
★
پاسخ: تمام ماه های سال!
معمای شماره ۱۸
چیه که پر از سوراخه ولی با این حال آب رو داخل خودش نگه میداره؟!
★
★
★
پاسخ: اسفنج
معمای شماره ۱۹
چیه که پیش روته ولی نمی تونی ببینیش؟!
★
★
★
پاسخ: آینده
معمای شماره ۲۰
خانهای تک طبقه وجود دارد که همه چیز در آن زرد است. دیوارهای زرد، درهای زرد، مبلمان زرد. بنظرت پله ها چه رنگی هستند؟
★
★
★
پاسخ: خانه یک طبقه پله نداره!
معمای شماره ۲۱
چیه که بالا میره ولی هیچ وقت پایین نمیاد؟
★
★
★
پاسخ: سن آدما
معمای شماره ۲۲
مردی که خارج از خانه و زیرا باران بدون چتر و کلاه بود، موهای سرش خیس نشد. چرا؟
★
★
★
پاسخ: زیرا آن مرد کچل بود!
معمای شماره ۲۳
شما وارد اتاقی می شوید که در آن یک چراغ نفتی، یک شمع و یک شومینه وجود دارد؛ اول از همه چه چیزی را روشن می کنید؟
★
★
★
پاسخ: کبریت
معمای شماره ۲۴
من هرجا که باشی تو را دنبال می کنم و همه حرکاتت رو حفظ می کنم ولی تو نمی تونی منو بگیری، من چی هستم؟
★
★
★
پاسخ: سایه
۰
۰
آرا
امتیازدهی به مقاله