گفتگو با دکتر اشکان اسکندرزاده عضو شورای مرکزی حزب همبستگی دانش آموختگان ایران (هدا)
حکومت ها بدون اصلاح به موقع ساختار خود، تن به آشفتگی و فروپاشی می دهند
۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۰ انتخابات مهم ریاست جمهوری برگزار می شود در آستانه این انتخابات مهم گفتگویی کوتاه انجام داده ایم با دکتر اشکان اسکندرزاده عضو شورای مرکزی حزب همبستگی دانش آموختگان ایران (هدا) که در زیر از نظرتان می گذرد.
گفتگو: کامبیز پیش بین
*پیش بینی شما از وضعیت انتخابات هزار و چهارصد چیست؟
کشور ما برای انتخابات امسال یکی از غیرقطعی ترین شرایط سیاسی را تجربه میکند بهطوری که هنوز نمیتوان پیش بینی صحیحی از وضعیت نهایی داشت، قطعا روند تایید صلاحیت ها، مناظرات انتخاباتی، مصوبات ستاد کرونا مبنی بر لغو تجمعات، و در آن سو فعالیت شبکه های اجتماعی نوظهور از جمله کلاب هاوس، تاثیر چشمگیری در فضای انتخاباتی امسال دارند، فضای جدید تکنولوژی و رسانههای نوین ممکن است همهی محاسبات سنتی را برهم زند، زمانی درب محل سخنرانیها را با چوبهی دار تزئین میکردند. سخنرانان آگاهیدهنده را با چماق و آجر و سنگ بدرقه میکردند در گردهماییها آدمهایی بود که لخت شوند و وسط سخنرانی همه چیز را برهم زند. اگر کسی به روشنگری نشانی میداد، سیاهیلشکرهایی حاضر بودند که دانشگاهها را تعطیل کنند. ولی اکنون با ورود به دنیای جدید، سیاهیلشکرها به تسخیر تکنولوژی و رسانه های نوین درآمدهاند و از این حیث است که امسال شبیه هیچ دورهای نیست و افراد و گروههایی که از حالا برای خود کارت تبریک فرستادهاند، باید کمی به عصر جدید واقف تر باشند.
*به نظر شما میزان استقبال ملت ایران از انتخابات امسال چگونه خواهد بود و تحت تاثیر چه عواملی است؟
قطعا شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه ناشی از پاندمی ویروس کرونا و عملکرد دولت دوازدهم همگی بر میزان مشارکت تاثیر منفی خواهد گذاشت اما مطمئنا هنوز هم مردم ایران از به صحنه آمدن افرادی که بتوانند وضع موجود را تغییر دهند استقبال میکنند هرچند که این بار دیرتر اعتماد میکنند و به راحتی شعارهای هر فردی را نمیپذیرند، که این بینش در کل اتفاق مبارکی است و ملت ایران دانسته که دیگر هزینه آزمون و خطای فرد اشتباهی را نباید بپردازد.
*آیا معتقدید که مشارکت پایین جامعه در انتخابات، پایه های نظام را تضعیف میکند؟
قطعا تصور برخی گروهها مبنی بر این که تشویق مردم به رای ندادن، پایههای جمهوری اسلامی را متزلزل میکند، تصور بیاساسی است و این موضوع دستاوردی جز انتخاب افراد اشتباه و تحت تاثیر قراردادن معیشت مردم ندارد، متاسفانه گاها در کشور ما طیف اصولگرای افراطی و شبکههای معاند، در برخی مسائل همسو و همنظر میشوند که این مسئله اصلا به صلاح کشور نیست و بهتر است که در مسیر حرکت سیاسی، تعادل را حفظ کنیم و به خاطر رقابت های سیاسی داخلی؛ به بیگانگان پاس گل ندهیم، امروز تفکر اصلاحات از یک طرف مورد هجمه بیگانگان است و آن را سوپاپ اطمینان نظام میدانند که نگذاشته نظام به سمت فروپاشی برود و از طرف دیگر مورد هجمه طیف اصولگراست. مردم کشور ما از یک طرف از شبکههای معاند تشویق به رای ندادن میشوند و از طرف دیگر اصولگرایان در داخل کشور برای مشارکت مردم رغبتی ندارند و معتقدند که رای خود را دارند و لزومی به مشارکت بالای مردم نیست. این همنظریهای گروهی از افراد داخل کشور با طیفی در خارج از کشور، خوب نیست و مردم باید هوشیار باشند که رای ندادن نهایتا به نفع چه کسی تمام خواهد شد و چه پیامدهایی خواهد داشت.
*فضای کنونی جامعه ایران را اصلاح پذیر می دانید یا به نظر شما حرکت انقلابی علاج آن است؟
به قول محمدحسین کریم پور، وقتی که انقلاب اتفاق میافتد یعنی ساختمانی کهنه خراب میشود. نظم سابق دگرگون میشود و ابزار آن کلنگ است و جز خراب کردن اتفاقی نیافتاده. از این قسمت به بعد است که کار اصلی شروع میشود، یا انقلابی گری و انقلابی نمایی کسب و کار افراد می شود، هنوز کلنگ را زمین نمی گذارند، چریک و معترض و طلبکارباقی میمانند، از اینکه انقلاب تمام شود و مردم نتیجه را بخواهند دائما میهراسند و فقط بلدند همه را عتاب کنند، به کسی جواب نمیدهند، به کنار رفتن هم فکر نمیکنند و پرچمدار انقلابی بی پایان می شوند. همانند انور خوجه، قذافی یا موگابه! یا اثبات میکنند که انقلاب وسیله خدمت بوده، نه بستر قدرت. بنابراین سعی می کنند که عصر کلنگ، طولانی نشود. کلنگ را کنار میگذارند و ابزار سازندگی را برمیدارند. خشونت انقلاب، جایش را به حکومت قانون، مسئولیت پذیری و تولید قدرت و خلق رفاه میدهد. ماندلا می شوند و بر پیشانی تاریخ، می درخشند!
*و نتیجه گیری؟
بنابراین جامعه امروز ما به شدت نیازمند اصلاح است و اصلاح به معنی واقعی کلمه. اصلاح به معنای سامان دادن، بهینه ساختن بدون آن که بنیاد جامعه را دگرگون سازد. مانند رفرمهای آموزشی، اداری و اقتصادی. اصلاح در قرآن، در مقابل افساد است. افساد یعنی نابسامانی ایجاد کردن و از حالت تعادل بیرون بردن. از همین منظر بود که انبیا و پیامبران برای اصلاح جامعه آمدند. حکومتها بدون اصلاح به موقع ساختار خود، تن به آشفتگی و فروپاشی میدهند و میزان بیاعتمادی جوامع از حکومتها، لزوم اصلاح را نمایان میسازد.