۵ معمای جنایی پلیسی همراه با جواب صحیح

این ۵ معمای جنایی پلیسی که در این مطلب آمده می تواند ذهن و افکار شما را تحریک کند تا به پیدا کردن پاسخ آنها دست پیدا کنید .

در هر یک از ما یک کارآگاه وجود دارد. همه ما هیجان و حل یک معمای پیچیده را دوست داریم. در اینجا چند معمای جالب آورده شده است که باعث می‌شود مدت زمانی سرگرم باشید.

معماهای پلیسی:

معمای اول/ رمز و راز کلبه
پیرمردی در یک کلبه کوچک تنها زندگی می‌کرد. صبح روز پنجشنبه، هنگامی که پستچی نامه‌ای را تحویل می‌داد، مشکوک شد که پیرمرد مرتکب به قتل شده است. او بلافاصله با پلیس تماس گرفت. وقتی پلیس به صحنه می‌رسد. آن‌ها دو بطری شیر، روزنامه روز پنج شنبه، یک کاتالوگ، بروشور‌ها و نامه‌های باز نشده پیدا می‌کنند. پلیس مظنون را پیدا می‌کند. مظنون کیست و چرا؟

معمای دوم/ رمز و راز اتومبیل
مردی که در اتومبیل خود بود به ضرب گلوله کشته شد. هیچ علامتی از خرده شیشه روی لباس او وجود نداشت که نشان دهد فرد مسلح در خارج از ماشین است. با این وجود همه پنجره‌ها بالا بودند و در‌ها قفل شده بودند. پس از بازرسی دقیق، تنها سوراخ‌های گلوله کشف شده روی بدن مرد بود. چگونه او را به قتل رساندند؟

معمای سوم/ رمز و راز ماه عسل
یک زن و شوهر برای ماه عسل خود به سفر رفته بودند. اما فقط شوهر از تعطیلات برگشت و گفت همسرش در تصادفی ناگوار درگذشت. پلیس او را دستگیر کرد و گفت: “آژانس مسافرتی با آن‌ها تماس گرفته و گفته تو همسرت را به قتل رساندی”.

معمای چهارم/ رمز و راز سرقت
یک زن و شوهر از یک سرقت خبر دادند. شوهر به پلیس گفت: او فکر می‌کند که سارق احتمالاً با شکستن از پنجره، با اشاره به شکسته شدن شیشه‌های پنجره در خارج از خانه، وارد خانه شده است.

پلیس متوجه شد که داخل خانه فقط چند تکه ریز از ذرات شیشه در اطراف ناحیه پنجره شکسته، پراکنده شده است و به او گفت که این یک سرقت نبوده و هیچ شخص خارجی از آن پنجره وارد خانه او نشده است. چه چیزی پلیس را اینقدر مطمئن کرد؟

معمای پنجم/ رمز و راز مرز

هر روز مردی با دو کیسه شن با دوچرخه از مرز عبور می‌کرد. افسران مرزی خبر دادند که او قاچاقچی است؛ بنابراین مأموران گمرک او را بازرسی کردند و دریافتند که او فقط شن و ماسه دارد. از آنجا که نتوانستند هیچ مدرکی پیدا کنند، به او اجازه دادند از مرز عبور کند. پس، مرد چه چیزی قاچاق می‌کرد؟