خلاصه داستان قسمت ۴ سریال ترکی خواهران و برادران + پخش آنلاین
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۴ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۴ سریال ترکی خواهران و برادران
شنگول از این تصمیم چه قرار است بچه ها به مرغداری برن خوشحال میشه و میگه فکر خیلی خوبیه اینجوری هم اونا راحتن هم من و مستقل هم میشن سپس به بچه هایش میگه تا برای بردن وسایلشون به آنها کمک کنن. آنها به طرف مرغداری میرن و شنگول واسشون لحاف و پتو میبره و میگه اصلا نگران نباشین شما بربن من خودم اینجارو آماده میکنم. بچه ها به حیاط خانه میرن که اورهان از آنها خجالت میکشه و با شرمندگی رو صندلی می نشیند. اورهان با شرمندگی به آنها میگه همه سعی و تلاشم را می کنم تا شنگول راضی بشه تا شما را به خانه راه بده. امل شروع به سرفه کردن میکنه و اورهان ازش میخواد تا او در خانه بخوابد اما امل قبول نمیکنه و میگه می خوام کنار خواهرم آسیه بخوابم. شنگول با خوشحالی به بچه ها میگه بیاین که اتاق شاهانه تون آماده شده آنها شب را روی یک تشک وسط مرغداری صبح می کنند. فردای آن روز عصمت برادر شنگول به آنجا میاد و متوجه میشه که بچه ها شب را در مرغداری گذراندن او به شنگول میگه ولی بیمه نبوده و آکیف هم قبول نمیکنه خسارتشو بده شنگول میگه میدونم از چه راهی باید وارد بشیم! شنگول به طرف مرغداری میره و با آسیه و امل به طرف خانه آکیف راهی میشوند. نباهات به آکیف میگه یه پاکت واست اومده و پاکت را بهش میده. آکیف با باز کردن پاکت با یه فلش روبرو میشه او فلش را به لپ تاپش میزند تا ببینه چیه اما همان موقع ملیسا میاد و بهش میگه که سوزان اومده. آکیف لپ تاپ را میبندد و پیش سوزان میره سپس بهش میگه حتما دلت واسم تنگ شده اومدی منو ببینی آره؟ سوزان میگه چرت و پرت نگو اون بچه ها به خاطر ما بی مادر شدن چرا اینو نمیفهمی؟ نباهات از راه میرسه و حرفشون نصفه نیمه میمونه.
شنگول با آسیه و امل بعد از کلی پیاده روی بلاخره به خانه اکیف می رسند به محض رسیدنشان اکیف را می بینند که همان موقع با ماشین از خانه اش بیرون میاد و پسرش هم همراهش هست شنگول با ناراحتی و گریه به آکیف میگه اینا دخترهای ولی و خدیجه هستن که جفتشون واسه شما کار میکردن، شوهر خودمم واسه شما کار میکنه و با حقوق کارگری از پس خرج و مخارج بر نمیایم و ازش کمک میخواد آکیف بهش ۱۰۰۰لیر میده که آسیه حسابی حجالت میکشه و وقتی به خانه میرسه ماجرارو برای بقیه تعریف میکنه و شگنول میگه با غرور نمیشه شکمو سیر کرد! با این پول میشه حداقل یه خونه اجاره کرد. اکیف شب به دم در خانه سوزان میره سوزان با دیدن او میگه الان کنعان میاد اکیف میگه خیالت راحت واسش یه جلسه دو ساعت ترتیب دادم تا بتونم بیام اینجا ببینمت و حرف بزنیم. اکیف به داخل میره و کنارش می نشیند سوزان بهش میگه چرا نمیخوای قبول کنی باعث و بانی مرگ خدیجه ما بودیم! اکیف بهش میگه هرچی گناه پای من اصلا خودتو درگیر نکن و به این چیزا اصلا فکر نکن و خودتو ناراحت نکن! پسر اورهان به مرغداری میره و به عمر میگه تا باهم بیرون برن. عمر با دیدن ماشینی ازش میپرسه که این از کجا؟ او میگه کرایه کردم باحاله؟ و باهمدیگه تو خیابان میچرخند و به طرف یه کافه خیابانی می روند. پسر آکیف با دوستانش اونجا هستن و با دیدن انها به طرفشون میره. پسر آکیف و پسر اورهان باهمدیگه بحث و کل کل میکنند و تصمیم می گیرند با ماشین هایشان با همدیگه مسابقه بدن سپس از کافه بیرون میرن……
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس