خلاصه داستان قسمت ۲۰۸ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۰۸ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۰۸ سریال ترکی خواهران و برادران
بچه ها آماده شدن تا به مدرسه برن اما آیبیکه از اونجایی که با آسیه قهره به بهونه داروخانه رفتن با اوگولجان جداگانه میرن مدرسه. حامد با سرآشپز و آکیف بحث میکنه و میگه جفتتون اخراجین! آکیف برای اینکه گوشت فاسد خریده آشپز هم برای اینکه بدون چک کردن تاریخ پخته مقصرین! تو مدرسه بعد از رسیدن عمر و آسیه، آیبیکه به داخل کلاس میره آنها پیش اوگولجان میرن که بعد از چند دقیقه دوروک میاد و فقط به اوگولجان صبح بخیر میگه و میره اوگولجان میپرسه چیشده؟ بینتون شکرآبه؟ عمر میگه دوروک فکر میکنه آسیه یه چیز مسخره درباره دوروک به ما گفته و ما هم مسخره اش کردیم! اوگولجان جا میخوره، بعد از چند دقیقه افرا میاد و از آسیه عذرخواهی میکنه به خاطر مادرش آسیه هم قبول میکنه. سپس باهم به داخل کلاس میرن که میبینن آیبیکه جاشو عوض کرده آسیه به افرا میگه میخوای پیش من بشینی؟ من که از خدامه! افرا قبول میکنه. همگی سر جاشون میشینن که استاد به همراه پیرمردی به اسم محمود وارد کلاس میشه و اون مرد را بازرس معرفی میکنه. استاد محمود از آنها سوالاتی میکنه تا راندمان کلاسم بسنجه. بعد از چند دقیقه صرب دوباره تیکه ای به آیبیکه میندازه که انشاء آسیه را دزدیده آیبیکه به طرف صرب حمله میکنه و میخواد بزنتش که جلوشو میگیرن. آیبیکه به آسیه میگه تو هم فکر میکنی من دزدیدم؟ آسیه میگه من هیچ فکری نمیکنم تو واسه خودت داری خیالبافی میکنی! الان وقت این حرفا نیست دیگه!
آکیف تو اتاق کارش وسایلشو جمع میکنه تا از اونجا بره و در حال غر زدنه که سوزان میگه این نتیجه کار خودته واسه خانه سرون گرفتن اخراج نشدی واسه اینکه گوشت فاسد آوردی و اسم کلوبو بد کردی داری اخراج میشی! سپس از اونجا میره. بچه ها به کافه میرن که میبینن رو همه ی صندلی ها یه خرس هستش. وقتی میپرسن اینجا چخبره اینا چیه؟ برک میگه مال دوروکه دیگه هرشب بغلشون میکنه میخوابه مگه نه آسیه؟ آسیه میگه اصلا هم اینجوری نیست! برک با دوروک بحث میکنه و دوروک میگه کار تو بود اون نوشته آره؟ تولگا جلوشونو میگیره تا دعوا نکنن برک میگه میخواستم رابطه تونو بسنجم ببینم اعتمادتون در چه حده که دیدم خیلی ضعیفه! و میره . همگی به سرکارشون میرن دوروک میبینه که آسیه تو حیاط تنهاست واسه همین پیشش میره و ازش معذرت خواهی میکنه آسیه قبول میکنه و میگه اگه یکبار دیگه همچین فکری درباره ام بکنی اونموقع من میدونم و تو سپس باهمدیگه آشتی میکنن.
بچه ها طبق گروهبندی که قبلا سده بودن میرن تا تکلیفی که استاد محمود بهشون داده میرن را انجام بدن. آسیه و دوروک با برک و یاسمین میرن تو زمین بسکتبال اما حین بازی دوروک و برک مدام بهم ضربه میرنن. آیبیکه و افرا با اوگولجان و تولگا به کلاس موسیقی رفتن و اونجا در حال فیلم گرفتنن. عمر و صرب با سوزی و لیلا تو حیاط در خال شطرنج بازی کردنن و لیلا فیلم میگیره. آکیف پیش نباهت میره و میگه که اخراج شده نباهت بهش میگه من میزارم اخراج بشی بالاخره شوهر سابق منی آکیف از خوشحالی بغلش میکنه. شب افرا از دست گونور که مدام در حال غر زدنه که چرا اورهان پیش شنگول مونده و نمیره خونه فرار میکنه و به طرف خانه شنگول میره. اونجا بچه ها جمع شدن تا تکلیفشونو انجام بدن……
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس