خلاصه داستان قسمت ۲۰۹ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۰۹ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …

خلاصه داستان قسمت ۲۰۹ سریال ترکی خواهران و برادران

آکیف شب به خانه نباهت میره و بهش میگه میخوام شام درست کنم. آنها سرمیز شام میشینن و نباهت از دست پختش تعریف میکنه دوروک بهش میگه بهتره دیگه بری خونتون تا سوزان خانم هم ازت یخورده تعریف کنه نباهت ازش میخواد با پدرش درست صحبت کنه که دوروک به اتاقش میره. اینجی دوست نباهت میاد که آکیف خودشو پنهان میکنه. اینجی حال نباهتو میپرسه او شروع میکنه به تعریف کردن. بچه ها تو خونه شنگول جمع شدن و در حال منتاژ کردن فیلم تکلیف مدرسه شون هستن تولگا میپرسه چرا آسیه نیومد؟ عمر میگه که با آیبیکه به مشکل خوردن البته آسیه بیشتر به خاطر اینکه آیبیکه تموم نمیکنه ناراحته آیبیکه حا میخوره و میگه یعنی ناراحت نیست که انشاءشو برداشتم؟ سپس پیش آسیه میره و بعد از بغل کردنش ازش معذرت خواهی میکنه سپس باهمدیگه پیش بچه ها میرن. اینجی بعد از شنیدن ماجرا از خانه نباهت میره که از پنجره آکیف را میبینه سپس جا میخوره و سریعا به آیلا زنگ میزنه و خبر میده آیلا خوشحال میشه و میگه راست میگی؟ این خبر که خیلی خوبه مثل توپ صدا میکنه! سپس ازش تشکر میکنه.

سوگی پیش وکیلش رفته و بهش میگه میخوام تمام ثروتم که به اسم پسرم زدم برسه به کسی که لیاقتشو داره و مهربونه! وکیلش میگه هنوز خیلی دیر نشده و میشه که چیزی که میخواین انجام بشه سوگی خوشحال میشه و وقتی به خانه برمیگرده به عمر و آسیه میگه که نگران نباشین همه جیز درست میشه و همونجوری که دوست دارین میشه. فردای آن روز آکیف و نباهت از خونه باهم بیرون میان تا باهمدیگه برن به طرف کلوب آیلا که از صبح زود رفته دم در خانه نباهت با دیدن اونا شروع میکنه به عکس گرفتن ازشون. آکیف و نباهت متوجه میشن و میرن پیشش و میگن داری چیکار میکنی؟ و ازش میخوان تا گوشیشو بهشون بده و عکسارو پاک کنه اما آیلا میگه سری قبلی منو پیش سوزان دروغگو جلوه دادین اینسری میدونم چیکار کنم باهاتون و میره. آکیف سریعا پیش سوزان میره و بهش میگه که دیشب تو هتل بوده و صبح زود رفته خونه نباهت تا با دوروک حرف بزنه و با دیدن نباهت بهش ماجرای دیروزو گفته و نباهت هم ازش خواسته برگرده سرکار تا دوباره استخدامش کنه سوزان خوشحال میشه و باهم به کلوب میرن. اونجا آیلا با دیدن آکیف و سوزان پیششون میره و عکسارو به سوزان نشون میده سوزان که حرفای آکیف را باور کرده باهاش دعوا میکنه که دست از سر زندگی اونا برداره و تموم کنه این مسخره بازیارو! انقدر دنبال بهم زدن رابطه اونا نباشه آیلا با کلافگی میره و میگه بالاخره به حسابتون میرسم.

تو مدرسه وقتی آسیه و آیبیکه وارد کلاس میشن دوروک با دیدن آسیه بهش یه جعبه کادو میده و میگه هدیه آشتی کنون گرفتم آسیه با باز کردن جعبه میبینه که واسش یه پالتو به همون رنگ قرمز گرفته آسیه تشکر میکنه و میگه بازم منو خجالت زده کردی! دوروک میگه خجالت چرا؟ من دوست دارم واسه عشقم هدیه بگیرم. استاد سر کلاس میاد و میگه میخوام فیلماتونو ببینم اول پروژه اوگولجان و گروهش میبینه و تشویقش میکنن سپس برای دوروک و برک اما چون توش یخورده دعوا دیده میشد استاد میگه من توش یخورده تنش احساس کردم درسته؟ آسیه و یاسمین میگن نه استاد واسه اینه که نشون بدیم بدون تلاش و جنگیدن به موفقیت نمیرسیم استاد قانع میشه. نوبت به پروژه عمر و بقیه هم گروهیاش میرسه که آخر فیلم صرب از در خونه عمر اینا فیلم گرفته به عنوان مرغدونی و اونارو مسخره میکنه عمر عصبی میشه و به طرف صرب حمله میکنه بچه ها باهم درگیر میشن و استاد و بازرس سرشون داد میزنه و میگه این چه وضعشه؟ تا حالا کلاسی به بی تربیتی و بی انضباطی اینجا ندیدم حتما گزارش میدم که بدترین تنبیهو واستون بزارن کنار و میره….